برایان تریسی و بیست توصیه مهم برای موفقیت

غیرممکن است در ایران بخواهید موفق شوید اما نام برایان تریسی را حداقل 5 بار نشنیده باشید…
برای ما ایرانی ها، او نماد موفقیتِ غربی است. کسی که کتاب های زیادی از او در کتابفروش ها به چشم میخورد و در تمام کتاب هایش به پند های ساده و روانی به ما راه صحیح موفقیت را نشان میدهد.

خیلی ها هستند که معتقدند مسیر زندگی شان پس از آشنایی با برایان تریسی تغییر کرد. زندگی خیلی از آنهایی که کتاب هایش را خوانده اند متحول شده.

فروشندگانی با درآمد بالا هستند که فروش خوب شان را مدوین کتاب پرقدرت «روانشناسی فروش» برایان تریسی اند.

به راستی نمیتوان هیچ ایرادی بر کتاب های برایان تریسی وارد کرد. برایان تریسی آنقدر ساده، روان و کاربردی می نویسد که از میانه خواندن تصمیم میگیرید کتاب را کنار گذاشته و به آنچه یادگرفتید عمل کنید.

اما در این مقاله میخواهیم کمی بیشتر (و خلاصه) راجع به برایان تریسی بدانیم؛

  • برایان تریسی کیست؟
  • مهم ترین توصیه موفقیت اش چیست؟
  • جملات منتخب اش از کتاب های مختلف

این مقاله زندگینامه برایان تریسی و یا معرفی محصولات او نیست. ما با این پیشفرض که حداقل نام او را شنیده اید، میخواهیم کمی بیشتر راجع به او بدانید. این مقاله کمی بیشتر از آشنایی است و مثل کتاب های برایان تریسی، کاربردی !

»‌ برایان تریسی تو کی هستی؟

در زمستان سرد سال 1944 در شهر ونکوور کانادا بدنیا آمد. اهل درس نبود و خیلی زود مدرسه را نیمه تمام رها کرد تا به دنبال کسب پول برود چون خانواده واقعا فقیری داشت.

اولین کاری که پیدا کرد، باربری کشتی بود. به مدت هشت سال مشغول به کار سخت فیزیکی باربری کشتی شد؛ رفته رفته نسبت به این کار و زندگی سختی که داشت ناامید و بی انگیزه شد.

به خاطر فشار کاری اش، که به گفته خودش تمام این مدت را در سفر گذراند و هشتاد کشور دنیا را در پنج قاره دید و دیگر نمی توانست آن شغل را ادامه دهد پس خیلی زود سراغ شغل راحت تر دیگری رفت و فروشندگی را انتخاب کرد.

فروشندگی شغل به نسبت بهتری بود. او سود معینی از فروش کالا بدست می آورد. بدون هیچ مسافرت طاقت فرسایی و یا کار سخت فیزیکی… اما در فروش هم آنچنان موفق نبود.

یک روز، سوالی سرنوشت ساز به ذهنش خطور کرد :

«چرا با وجود سخت کار کردنم، دیگران از من جلوتر هستند؟»

این سوال مدام در ذهنش بود. چرا با اینکه هم اندازه فروشندگان موفق کار میکند، اما هم اندازه آنها درآمد ندارد؟ چرا زندگی او به خوبی زندگی فروشندگان دیگری که به همان میزان ساعت کاری دارند نیست؟

این جستجو و پیگیری برای یافتن سوال، باعث شد به پاسخی دست پیدا کند و بعدا آنرا برای ما در کتاب های مختلفی بنویسد؛ پاسخ ساده بود : چون دیگران روش های دیگری استفاده میکنند. در حقیقت، آنها کارهای درست را با روش درست انجام میدهند و البته از وقت شان هم به خوبی استفاده میکنند.

در آن غوغای فکری، برایان تریسی بارها امیدش را از دست داد. او احساس میکرد همه از او برتر و بهتر هستند… اما کم کم پاسخ این سوال باعث شد تا کارهایی که افراد موفق انجام میدهند را انجام دهد تا همانند آنها او هم موفق شود.

مهم ترین نکته ای که برایان تریسی در دوران بحران زندگی اش کشف کرد، این بود که انسان، هروقت بخواهد میتواند زندگی اش را تغییر دهد و او تصمیم گرفت این کار را بکند. موفقیت دیگران از طریق روش های دیگر برای او همچون یک رازِ هیجان انگیز بود.

به وی امیدِ روزهای بهتر و زندگی خوب را میداد. او دقیقا زندگی افراد موفق اطرافش را الگوبرداری کرد. ساعت بیداری، زمان کار کردن، نوع حرف زدن و حتی نوع راه رفتن شان را هم تقلید کرد.

او در کتابش نتیجه را این چنین نوشت :

«هنوز یک سال از شروع کارم نگذشته بود که من تبدیل به فروشنده زبردست شده بودم… درحالی که فقط 25 سال سن داشتم.»

برایان تریسی، در بیش از 22 حرفه را امتحان کرد. چندین شرکت راه اندازی کرد و به دانشگاه بازگشت و مدرک فارغ التحصیلی اش را در رشته بازرگانی دریافت کرد. همچنین توانست زبان های فرانسوی، اسپانیایی، آلمانی را هم یادبگیرد و به عنوان سخنران، مربی و مشاور بیش از 500 شرکت برتر دنیا مشغول به کار شود.

برایان تریسی هرساله برای بیش از 300000 هزار نفر سخنرانی میکند و همایش هایی برگزار میکند که در آن بیش از 20000 نفر همزمان حضور دارند.

برایان تریسی در مقدمه تمام کتاب هایش، تنها راز موفقیت اش را که مهم ترین شالوده تمام کتاب هایش است را چنین توضیح میدهد :

«من در طول سوابق حرفه ای خود، یک حقیقت ساده را کشف کردم و باعث شد به موفقیت های بیشتر در موقعیت های بهتر دست پیدا کنم؛ هم چنین احترام و مقام و خوشبختی را در این دیدم که یک فرد بتواند فکرش را تنها بر روی یک هدف مهم متمرکز کند و تمام کارهای لازم را به طرز صحیحی انجام دهد و تا زمانی که به نتیجه نرسید، دست از تلاش نکشد… همین راهکار است که جان کلام تمام کتاب هایم است.»

این مهم ترین توصیه، نصیحت و چکیده خالص کتاب های برایان تریسی بود.
اگر میخواهید در فروش، تبدیل به یک فوق ستاره شوید، باید مهم ترین هدف تان همین باشد و هرکاری برای رسیدن به این هدف لازم است را انجام دهید و تا زمانی که موفق نشدید، دست از تلاش برندارید.

 

اگر میخواهید زندگی تان را متحول کنید و تغییر دهید، این نیز باید تبدیل به مهم ترین هدف تان باشد؛
هرکاری بخواهید انجام دهید و به هر نتیجه مهمی که بخواهید در زندگی برسید باید تمرکز کامل بر روی آن داشته باشید و وقت و انرژی تان را صرف کارهایی که شما را از هدف تان دورتر میکنند، نکنید.

در ادامه، مهم ترین جملات از کتاب های برایان تریسی را میخوانید :

  1. افراد موفق همیشه به دنبال فرصت هایی برای کمک به دیگران هستند. افراد ناموفق آنهایی هستند که همیشه می پرسند «چه سودی برای من دارد؟»
  2. من کشف کرده ام که شانس قابل پیش بینی است. اگر شانس بیشتری میخواهید، باید شانس بیشتری امتحان کنید. فعال باشید و بیشتر در نظر دیگران باشید.
  3. مهم نیست از کجا آمده اید، تنها چیزی که مهم است، مقصدتان است.
  4. شما در وجودتان توانایی لازم برای غلبه کردن بر تمام مشکلاتی که زندگی پیش پای شما قرار داده را دارید.
  5. هرآنچه را که با احساس قوی باور داشته باشید تبدیل به واقعیت تان میشود.
  6. کلید موفقیت این است که ذهن آگاه مان را بر روی کاری که نسبت به آن اشتیاق داریم و نه کارهایی که می ترسیم متمرکز کنیم.
  7. افراد با اهدافِ شفاف و مکتوب دستآوردهای بیشتری در زمان کمتر نسبت به افرادی که اهداف شان را فقط تصور میکنند، دارند.
  8. هرچقدر اعتبار بیشتری خرج کنید، اعتبار بیشتری بدست می آورید. هرچقدر بیشتر به دیگران کمک کنید، دیگران بیشتر به کمک شما می آیند.
  9. اگر آرزو دارید چیزهای با ارزشی در زندگی شخصی و کاری تان بدست آورید، اول از همه باید خودتان تبدیل به شخصیت با ارزشی شوید.
  10. افراد موفق به سادگی افرادی با عادت های موفق هستند.
  11. ارتباطات یک مهارتی است که میتوانید یادبگیرید. چیزی مثل دوچرخه سواری یا تایپ کردن. اگر عزم تان را جزم کردید تا در این مهارت موفق شوید، میتوانید خیلی سریع کیفیت تمام بخش های زندگی تان را افزایش دهید.
  12. افراد پیروز عادت دارند انتظارات مثبت خودشان را از تمام رویداد ها داشته باشند.
  13. شما نمیتوانید هرآنچه را که برای شما اتفاق می افتد را کنترل کنید، اما میتوانید طرزفکرتان را نسبت به آنچه برای شما رخ میدهد را تغییر دهید و در این کار شما تغییر را جایگزین فرمانبرداری میکنید.
  14. قانون طلایی شماره یک را در مدیریت فراموش نکنید : دیگران را همانطور مدیریت کنید که دوست دارید شما را مدیریت کنند.
  15. مهم ترین دارایی شما، قابلیت سودآوری تان است و با ارزش ترین منبع، زمان شماست.
  16. تمام افراد موفق زن یا مرد، رویاپردازان بزرگی هستند. آنها آینده ای که دوست دارند را در رویای شان میبینند، تمام بخش ها را با جزییات تصور میکنند و هر روز برای بدست آوردن این رویا تلاش میکنند، هدفگذاری میکنند و به اهدافشان میرسند.
  17. اگر فرزندان تان را طوری تربیت کنید که باور داشته باشند میتوانند هر هدف یا دستآوری در زندگی داشته باشند، شما به عنوان والد موفق شدید بهترین تربیت را در حق فرزندتان انجام دهید.
  18. اگر کاری که هم اکنون انجام میدهید شما را به سمت اهداف تان هدایت نمیکند، پس درحال دور کردن شما از اهداف تان است.
  19. شما باید کارهای خیلی خیلی زیادی انجام دهید، تلاش های کوچک و پیوسته ای که هیچکس آنها را نمیبیند یا ارزش آنها را درک نمیکند تا به موفقیت ارزشمندی دست پیدا کنید.
  20. انسان عادت دارد همیشه توقعاتش را بدست آورد. مهم نیست توقع اتفاق خوب یا بد باشد.