About حمزه علیزاده صیقلان

همه با هم برای موفقیت

نظر رابرت کیوساکی درباره بازاریابی شبکه ای

درآمد داشتن اصل نیست بلکه داراییهایی است که تولید درآمد می کنند


تعجبی نیست که بسیاری از مردم ارزش بازاریابی شبکه ای را نمی دانند. بسیاری از کسانی که با آن درگیر بوده اند هم دقیقا ارزش آنچه که در دست دارند را نمی دانند. وقتی که مردم درباره نشستهای بازاریابی شبکه ای می شنوند، اغلب سوال آنها این است:” اگر شروع به کار کنم سودش چقدر است؟” به همین دلیل است که وقتی صحبتهای افراد شرکت کننده را می شنوید همه درآمد ماهانه را می خواهند.
دلیلی که مردم درآمد ماهانه را می خواهند این است که هنوز از نقطه نظر کارمندی یا شغل آزاد فکر می کنند. آنها می خواهند درآمد ماهانه ناشی از کارمندی یا شغل آزاد را جبران کنند. اما ارزش واقعی بازاریابی شبکه در این نیست. مشکل این است که درآمدی که از کار بدست می آید شدیدا محدود است و منحنی آن خطی است. یک ساعت کار یک دلار، دو ساعت کار دو دلار. درآمد به کار شما وابسته است پس هیچ وقت نباید دست از کار بکشید. همانطور که گفتم یک تله است. اکثر مردم صورت غیرارادی این مطلب را درک می کنند اما تصور می کنند که راه فرار از این تله کار بیشتر است. اما درآمد بیشتر مسئله وابستگی درآمد به شما را حل نمی کند. در واقع اغلب درآمد بیشتر تنها موجب تنگ تر شدن تله می شود. گوشه های صاحبان شرکتهای بزرگ و سرمایه گزاری موجب بدست آوردن درآمد نمی شوند بلکه درآمد را تولید می کنند.

حقیقت منزل شما


چیزهایی در نظر اکثر مردم دارایی هستند که در واقع تعهد و بدهی به شمار می روند. چطور بفهمیم که دارایی داریم یا بدهی، سرمایه قابل نقد شدن است یا بی ارزش است. به عبارت دیگر آیا پول به جیب شما واریز می شود یا این که از جیب شما می رود. هر کاری یا پول اضافه می کند یا پول از بین می
برد. اگر چیزی برای شما تولید پول نمی کند پس دارایی نیست و بدهی است. سالها گذشته و مردم خانه هایشان را گرو پول گذاشته تا بدهیهای کارتهای اعتباری را پرداخت کنند، مسافرت بروند، خودروهای شاسی بلند بخرند و کارهای دیگر کنند. شاید شما هم همین کار را کرده اید. اگر شما هم جزء این گروه هستید خانه را دارایی حساب کرده و مانند یک کارت اعتباری با در و پنجره به آن نگاه می کنید.
معنی دارایی را برایتان توضیح می دهم. اکثر مردم آنقدر در این مورد گیج شده اند که معنی آن را وارونه فهمیده اند. آنها فرهنگ لغت را باز می کنند و معنی آن را ” چیزی که ارزش داشته باشد” می بینند. شاید درست باشد. اما مشکل لغت ارزش داشتن است. سوال:
خانه شما چقدر ارزش دارد؟
قبل از این که پاسخ بدهید این سوال را طور دیگری می پرسم:
درآمد ماهانه شما از خانه تان چقدر است؟
احتمال زیاد پاسخ شما این است که:” هیچ. در واقع هر ماه پول هم صرف تغییرات ، تعمیرات و حفظ آن می کنم. دقیقا همین است. زیراکه خانه شما دارایی نیست بلکه بدهی است.
می گویید:” صبر کن ببینم. خانه منن دویست هزار دلار ارزش دارد.”
واقعا؟ کی؟ وقتی که در تاریخی فرضی آن را بفروشید؟ پس کجا زندگی می کنید؟ آیا پول فروش خانه
را برای خانه ای دیگر صرؾ می کنید؟ البته که این طور است. پس ارزش واقعی درآمدی که بتوانید
دردست بگیرید و برای سرمایه گزاری در جای دیگر استفاده کنید کجاست؟ در واقع درآمدی نیست. خانه
شما دارایی نیست بلکه سوراخی در زمین است که باید پول خرج آن کنید.

چطور فرق دارایی با سوراخی در زمین را تشخیص دهیم
تعریؾ فرهنگ لؽت را چند لحظه فراموش کنید. بیایید زندگی واقعی را در نظر بگیریم. دارایی چیزی
است که برای شما کار کند تا بقیه عمر خود را صرؾ کار کردن نکنید. پدر فقیرم همیشه می گفت:”
برای شؽلت کار کن.” پدر پولدارم می گفت:” دارایی تولید کن”.
زندگی در گوشه صاحبان شرکتهای بزرگ قدرت دارد زیراکه وقتی تجارت را برقرار کردید در واقع
دارایی ایجاد می کنید.
در تجارت ” پدر پولدار” اداره هایی در سراسر جهان داریم. چه کار کنم یا بخوابم یا گلؾ بازی کنم
چکهای قابل وصول سرازیر می شوند. این درآمد ؼیرفعال یا پسماند است. در حالی که برای یک شؽل
کار نمی کنم برای تولید دارایی سخت کار می کنم زیراکه طرز فکر من مانند افراد ثروتمند و نه کارگز
است.
از آنجاییکه داشتن یک تجارت یعنی دارایی، وقتی که تجارت بازاریابی شبکه ای برپا می کنید، نه تنها
مهارتهای حیاتی زندگی را فرا می گیرید بلکه دارایی واقعی برای خود ایجاد می کنید. در یک شؽل شما
درآمد بدست می آورید. در بازاریابی شبکه ای به جای این که درآمد تولید کنید، دارایی تولید می کنند که
تولید کننده درآمد است.
من تنها در چیزی سرمایه گزاری می کنم که درآمد داشته باشد. اگر درآمد دارد پس دارایی است و
اگر باید پول خرج آن کنم پس بدهی است. دو خودرو پورش دارم که هر دو بدهی هستند. صاحب آنها
هستم اما پولی به جیب من واریز نمی کنند بلکه پول از جیب من می برند. فهم این علم نجوم نمی خواهد.
برای افرادی که این مطلب را درک می کنند اولین دارایی معمولا تجارت است و دوم ملک و املاک
است. حتی در ملک و املاک باید تفاوت گردش وجوه و افزایش ارزش سرمایه را بدانید. اکثر افراد این
تفاوت را تمیز نمی دهند. وقت سرمایه گزاری در افزایش ارزش سرمایه سرمایه گزاری می کنند. می
گویند:” ارزش خانه من بالا رفته است. ارزش خودرو من بالا رفته است.” این افزایش ارزش سرمایه و
نه گردش وجوه است.
هدؾ از خرید ملک داشتن دارایی است نه این که با فروش آن سود بدست بیاورید. اگر قسمتی از یک
ملک را صد هزار دلار خریداری کنید و بعد آن را به دویست هزار دلار بفروشید در واقع صد هزار
دلار افزایش ارزش سرمایه دارید اما دارایی شما تؽییری نکرده است. برای تولید سرمایه باید دارایی

داشته باشید. شما یک دارایی را از بین برده اید. مانند این است که گاوی را برای پول بفروشید. اما من
ترجیح می دهم گاو را نگه دارم و شیر آن را بفروشم.
بزرگترین مشکل استخدام شدن همین است. شؽل دارایی نیست. نمی توانید آن را در “ای بی” بفروشید.
نمی توانید آن را اجاره بدهید و از آن سود سهام بدست نمی آید. چرا باید دهها سال و آن هم بهترین
سالهای زندگی تان را صرؾ ساختن چیزی کنید که دارایی نیست. یا بهتر بگویم برای دیگری دارایی
بسازید.
اشتباه نکنید. وقتی که استخدام می شوید دارایی تولید می کنید اما مال شما نیست.
داشتن شؽل خوب را به عنوان یک ارزش در مؽز ما فرو کرده اند اما هیچ ارزشی ندارید و صفر
است. بدتر این که درآمد شما را با مالیاتی که بیش از اشکال دیگر درآمد است کم می کنند. در واقع همه
چیز بر علیه شما است. اما باز هم برخی از افراد برای ” امنیت و ثبات ” شؽلی حاضرند این بها را
بپردازند.
اصل بازاریابی شبکه ای فروش کالا و بدست آوردن درآمد نیست
بزرگترین سوء تفاهم درباره بازاریابی شبکه ای این است که اصل این تجارت فروش کالا است. اما
تجارت فروش کالا تنها درآمد دارد. مشکل این است که در صورتی که فعالیت نکنید درآمد متوقؾ می
شود.
یک فروشنده شؽل دارد. اگر پشت صندوق یک فروشگاه بزرگ کار کنید در گوشه کارمندان هستید.
اگر تجارت مال شما است یا بیمه، خانه و یا جواهرآلات می فروشید در گوشه شغل آزاد قرار گرفته اید.
اما در هر دو صورت شؽل دارید و شؽل شما فروش است.
این نمی تواند سرمایه و آزادی اقتصادی به بار بیاورد. شما به شؽل دیگری احتیاج ندارید بلکه باید
آدرس خود را تغییر دهید و در گوشه صاحبان شرکتهای بزرگ باشید.
جان: رابرت، این دقیقا درست است. افراد اؼلب تصور می کنند که فروش خیلی زیاد در این تجارت
موفقیت محسوب می شود. اما اصل بازاریابی شبکه ای در فروش بالایی یک نوع کالا نیست. هر قدر هم
که فروشنده خوبی باشید ساعات روز محدود است و بیشتر مردم هم فکر می کنند که فروشنده خوبی
نیستند.

دربازاریابی شبکه ای اصل مطلب فروش یک کالا نیست بلکه ایجاد یک شبکه است. شبکه ای از افرادی که همه نمایندگی یک نوع کالا یا خدمات را دارند.
هدف این نیست که شما یا افراد دیگر تعداد زیادی کالا بفروشند بلکه بسیاری از افراد بهترین فروشنده خودشان باشند و به تعداد معقولی از مشتریان بفروشند یا خدمات بدهند، افراد بسیار جذب و آموزش دهند تا همین کار را انجام دهند.
دلیل ایجاد شبکه ای از نمایندگان مستقل داشتن درآمد غیرفعال است که دارایی محسوب می شود. در فصل سیزده از جان سوال می کنم تا دلیل این که بازاریابی شبکه ای مربوط به فروش یا فروشنده بودن نیست را کاملا توضیح دهد. امیدوارم که به این مسئله توجه کافی داشته باشید زیراکه نکته ای کلیدی است که خیلی ها متوجه نمی شوند. فعلا نکته ای که می خواهم تاکید شود این است که : بازاریابی شبکه ای برای درآمد بیشتر نیست بلکه تولید دارایی است.
در واقع بازاریابی شبکه ای به ایجاد هشت دارایی مربوط می شود که همه بصورت همزمان با هم هستند.

تسلیت رندی گیج به صنعت نتورک مارکتینگ در جهان

بیانیه تکان دهنده رندی گیج بر علیه شرکتهای بازاریابی شبکه ای ارزکریپتو یا بیت  کویین (پولهای مجازی).

رندی گیج یکی از برترین نتورکرهای جهان است. او نویسنده یازده کتاب می باشد که به ۲۵ زبان ترجمه شده است، از جمله کتاب “احتیاط در ریسک کردن یا امنیت در ریسک پذیری است “( قوانین تغییر کرده اند ) و نابغه دیوانه که جز پرفروش ترین کتابهای نیورک تایمز هستند. او برای بیش از ۲ میلیون نفر در بیش از ۵۰ کشور سخنرانی کرده و عضو سخنرانان تالار مشاهیر وبسایت بزینس برای منزل می باشد. رندی گیج یکی از لیدرهای فعال بازار یابی شبکه ای است.

رندی گیج:
همانطور که می دانید من بیانیه ای درباره ام ال ام و بازاریابی شبکه ای حرفه ای در سال ۲۰۰۹ منتشر کردم.

این باعث تحریک این حرفه شد زیرا من درآن مقاله از جادوگران MLM ، معاملات شگفت انگیز و عاشقانه(طعنه)، و تکنیکهای بازاریابی ضعیف رونمایی کردم.

الان قصد دارم این کار را دوباره انجام بدم. ساعت ۱۲ روز اول دسامبر من مقاله جدیدی با عنوان تسلیت به جامعه نتورک مارکتینگ؛ منتشر خواهم کرد. چرا که به طور خلاصه من حالم از اتفاقاتی که در این صنعت در دو سال گذشته افتاده به هم میخوره. این صنعت به یک فساد بزرگ، دستکاری و بهره برداری از افراد تبدیل شده است.

بهترین مثال در حال حاضر فضای سرمایه گذاری روی واحد پول مجازی بیت کوین و فارکس است. هزاران نفر از مردم بی گناه روزانه قربانی می شوند. بنابراین برای منافع عمومی، من گزیده ای از یک بیانیه را اینجا منتشر می کنم و جزییات اینکه چگونه کلاه برداران به مردم آسیب میزنند. لطفا با دقت بخوانید تا درک کاملی از موضوع داشته باشید. همچنین بتوانید از خود و تیم خود محافظت نمایید.

احتمالا بدترین اتفاقی که در سال گذشته در فضای کار صنعت نتورک مارکتینگ اتفاق افتاده و موجب خدشه دار شدن وجهه کاری ما شده ، طرح هایی است که به عنوان شرکتهای بازاریابی شبکه ای سرمایه گذاری پول مجازی یا بیت کوین ارایه شده است. (Cryptocurrency)

این کلاهبردارها از تبلیغات و علاقه عموم به ارزهای دیجیتالی استفاده می کنند تا اعتبار این ارزهای جدید را از بین ببرند. اینها آن دسته از افرادی که درکی از فن آوریهای درحال توسعه ندارند را شکار می کنند و آنها را به سمت این باور هدایت می کنند که آنها در حال سرمایه گذاری در آمازون بعدی ، یاهو یا توییتر می باشند.

تسلیت رندی گیج به مرگ صنعت نتورک مارکتینگ در جهان

بیایید تا یک مرور کلی از ارزهای دیجیتال داشته باشیم.(Cryptocurrency)

به پول‌ رمزنگاری‌ شده یا کریپتو کرنسی، پول جایگزین یا پول مجازی/دیجیتال نیز می گویند. این نام به این دلیل انتخاب شده است چون این نوع از پول مانند پول‌های رایج شکل فیزیکی و خارجی ندارد.این پول در شبکه اطلاعات و داده های مشترک وجود دارد (که به آن زنجیره بلاک یا قفل شده می گویند یا همان بلاکچین) و مستقل از دولت‌ها و بانک‌های مرکزی است. زنجیره‌های بلاک یک نوآوری شگفت‌انگیز هستند؛ پدیده‌ای که در خیلی از صنایع کاربردهای مثبت خواهد داشت. زنجیره‌های بلاک برای ایجاد تراکنش‌های امن، کنترل ایجاد واحدهای اضافی و بررسی صحت انتقال دارایی‌ها از پول مجازی بهره می‌گیرند. اما در این متن به همه این موارد نخواهیم پرداخت.

اینجا ما بر آنیم تا از این مفهوم برای واکاوی و بیان عبارت “پول رمزنگاری‌شده” استفاده کنیم و اینکه چگونه از مفهوم این نوع پول به عنوان یک پوشش، سوءاستفاده شده است تا پشت نقاب فرصت‌های ام ال ام و بازاریابی شبکه‌ای از مردم کلاهبرداری شود.

پول رمزنگاری‌شده را می‌توان به عنوان راهی برای نگهداری و سرمایه گذاری تصور کرد. همانند این که شما طلا و یا فلزهای قیمتی را به عنوان سرمایه‌گذاری نگهداری کنید. اما برای اینکه این واحد پول قابل استفاده باشد، مردم عملا باید این پول را با یکدیگر رد و بدل کنند تا بتوانند خرید انجام دهند.

آخرین باری که شما برای خرید، از بیت‌کوین یا انواع دیگر پول رمزنگاری‌شده استفاده کردید کی بود؟ اینکه تا به حال کسی از این پول استفاده نکرده است بدین معنی نیست که استفاده از بیت‌کوین یا هر نوع دیگری از پول رمزنگاری‌شده هیچ مزیتی ندارد. بیت کوین از زمان آغاز کار خود ، با افزایش ارزش افزوده با رد شدن از .۱۰۰۰ دلار به ۳۰۰۰ دلار و هم کنون که در حال نوشتن این متن هستم به بیش از ۷۰۰۰ دلار رسیده است ، این عالی است اگر شما یک سرمایه گزار هستید. درسته؟  اما برای استفاده از آن به عنوان ارز مناسب نیست

طبق اولین مدارک بیت کوین مستند شده بود که اولین بار برای سفارش پیتزا از این پول مجازی استفاده شده بود. امروز ارزش بازار بیت کوین همانطور که من قبل نو برای این نهار خوشمزه بیش از ۷۰۰۰ دلار هزینه داشت.بنابراین امیدواریم که پنیر اضافه و نان اضافه به همراه چند سودا رایگان هم داده باشند.

اشکالات ارز دیجیتال برای بازاریابی شبکه ای

به عنوان یک فرد آزادیخواه که دولت که در زندگی شخصی من دخیل است، کل ایده ارز دیجیتال برای من جذاب است. در واقع خوانندگان کتابهای من می دانند که من پیش بینی خود را در سالها پیش در کتاب “خطر در ریسک نکردن است “اعلام کردم. علاقه من به ارز دیجیتال بر اساس شک و تردید من به ارزش ارزهای دولتی و نداشتن اعتماد و باور به ارزهای کنترل شده توسط دولت هاست. به عبارتی بودجه های دولتی بزرگترین طرح های پونزی(سرمایه گزاری کلاه بردارانه) است که جهان تا به حال شناخته است ارزهایی مانند دلار، پوند و غیره. ارزش خاصی ندارند آنها صرفا وعده پرداخت دارند.آنها مخفیانه توسط بوروکراتهای دولتی(دیوان سالاری و یا به عبارت عامیانه کاغذ بازی های اداری)ارزش گذاری شده واین ارزش گذاری دائما وجود دارد.
بنا براین در مورد مفهوم ارز دیجیتال من یک طرفدار بزرگ هستم آنها توانایی تسهیل معاملات امن و معتبر بین خریدار و فروشنده را بدون دخالت یک بانک و دولت را فراهم میکنند

اما برای شروع یک شرکت بازاریابی شبکه ای و تولید محصولی به عنوان ارز دیجیتال این یک ایده خنده دار است

مثل شروع یک شرکت ام ال ام و اعلام این که محصول خط تولید آنها دلار آمریکا و یا ین ژاپن است. مشروح طرح کسب و کارشان چیست؟
این طرح ۲۰ دلاری را باید ۲۷ دلار خریداری کنید و شاید در سال آینده ارزش آن ۳۰ دلار شود. چه از بیت‌کوین، دلار ایالات متحده یا پوند انگلیس استفاده کنیم، هیچ کدام از این واحدهای پولی تولید‌کننده ارزش نیستند. اینها درآمد یا سودی تولید نمی‌کنند. اینها تنها یک بازی مبادله هستند. شما می‌توانید پیش‌بینی کنید که آنها بالا می‌روند یا پایین می‌روند.

افرادی که امروزه در پول رمزنگاری‌شده سرمایه‌گذاری می‌کنند، پیش بینی می‌کنند که ارزش آن در حال افزایش است. به نظر نمی‌آید که آنها از این پول برای خرید و فروش استفاده کنند. بنابراین این واحد پولی به عنوان یک پول واقعی عمل نمی‌کند، مگر به عنوان یک ماشین سرمایه‌گذاری. بنابراین شما می‌توانید بگویید که یک تاجر پول هستید.

اما پول‌های رمزگذاری شده قطعا یک خط تولید پایدار برای شرکت‌های فروش مستقیم یا بازاریابی شبکه‌ای نیستند.

پس چگونه شرکت‌های پول‌ رمزگذاری شده ادعا می‌کنند که یک فرصت بازاریابی شبکه‌ای پایدار هستند؟ اینجاست که آی سی اوها وارد می‌شوند..

ICO

آی سی اوها(ارایه اولیه سکه) پول رمزگذاری‌شده معادل آی پی او( ارایه عمومی اولیه) در بازار سهام هستند. و به اندازه پرتاب تاس شانسی هستند( احتمالا خیلی بیشتر ازپرتاب تاس).
نحوه کار آن اینگونه است: آی سی اوها معمولا تحت عنوان یک شرکت، به منظور افزایش میزان پول، اقدام به فروش واحد پول دیجیتالی می کند. اگر شما آن را بخرید، یک «نشان» دریافت می کنید که یک «ارزش» به آن تخصیص داده می شود. اما برخلاف آی پی او در بازار سهام، نشان مذکور هیچ حق مالکیتی در شرکت به شما نمی دهد و یا اینکه هیچ گونه وجه پول، مثل پاداش به شما تعلق نمی گیرد. اگر پول رمزگذاری شده مذکور، نتیجه داد و ارزش آن بالا رفت، احتمالا شما سود خواهید برد. اما به خاطر داشته باشید، مطلقاً، هیچ نظارت یا ضمانتی در این کار وجود ندارد. شرکتی که نشان ها را توزیع می کند، می تواند در ارزش های تخصیص داده شده، دستکاری کرده به گونه ای که از این کار منفعت بگیرد

دولت ها در مورد آی سی اوها چه فکر می کنند؟ نه خیلی زیاد. آنها در بعضی موارد با احتیاط و دقت آنها را زیر نظر می گیرند و سپس آنها را غیر قانونی اعلام می کنند.شخصا اعتقاد من بر این است که آی سی اوها بزرگ‌ترین زمینه کلاه‌برداری و حق کُشی در دنیای تجارت، طی چند سال آینده خواهند بود. و البته هم اکنون افرادی هستند که این کار را انجام می دهند…

فاحش ترین مثال، شرکتی است که با تبلیغات زیاد و غلوآمیزخود را شبیه بیت کوی نشان می دهد، شروع به فعالیت کرد و سعی کرد تا مردم را به گونه ای فریب دهد مثل اینکه آنها درحال سرمایه گذاری در بیت کوین جدیدی هستند. بیت کوین در ابتدا مثل یک آی سی او ارایه شد، اما هیچ گونه شباهتی بین این دو شرکت وجود ندارد.
آن کمپانی ها اغلب “بسته های آموزشی” با قیمت ۱۰۰ یورو تا ۱۰۰۰۰۰ یورو را برای ورود به شرکت پینشهاد میدهند.در بهترین حالت نیزاین ابزارهای آموزشی کم محتوا هستد و تو بدترین حالتش یه نوع سرقت جهانیو این توکنها که با آنها وارد شرکت میشوند ارزش حقیقی ندارند وقابل تبدیل به هیچ گونه پول رایجی نیستند.از یک جهت این شرکتها ادعا میکنند که پولهای رمزگذاری شده شان اولین بار در آسیا رمزگشایی شده است. آنها مدارک مورد نیاز دولت ویتنام را با حق قانونی برای استفاده به عنوان یک ارز دیجیتال تحویل دادند. با این حال دولت ویتنام بیانیه ای صادر کرد که سندی که به عنوان مدرک ارائه می شد در واقع جعل شده بود. این کلاهبرداری ها در مانند اعتیاد زیاد به مواد مخدر درسرتاسر دنیا گسترده است.اما مسئله ای که قابل توجه بود آن است که شرکتها هرگز در ایالات متحده آمریکا باز نشدن، احتمالا متوجه شدند که اگر این کار را انجام دهند،نتیجه اش حبس کسانی است که مسبب این کار شدند.

به نظر میرسد این شرکت فکر میکند که میتواند با ادعا های غیر واقعی مدعی شوند که کار آنها فروش پولهای رمزگذاری شده نیست بلکه تنها مواد آموزشی را میفروشند.اما تنها بعد از ده دقیقه مرور ویدیو های واظهارات یا شاهدان شما میبینید که اغلب آنها درباره بررسی پول رمزگذاری شده صحبت میکنند و به ندرت در مورد پکیج آموزشی ذکر شده صحبت می شود. در چند ماه گذشته آنها با مسائل قانونی زیادی مواجه شدند. ایتالیا یک حکم موقت علیه آنها تصویب کرده.بانک مرکزی مجارستان آن را یک طرح هرمی اعلام کردولیدرها(رهبران) شرکتها در هند وچین دستیگر شدند.دربین این همه اختشاش ها و ناامیدی ها برای این شرکت خبری از بنیانگذاران آن نیست . به احتمال زیاد سعی دارد از شبکه خارج شود و از حضور در بعضی مکان ها خودداری میکند.بااین وجود ممکن است شما فکر کنید آخرین روزهای این شرکت است و خیال ما بابت آنها باید آسوده باشد. بدبختانه وضعیت کاملا برعکس است…
به جرأت می‌گویم، ده‌ها کلاهبرداریِ پول رمزگذاری‌شده به نام بازاریابی شبکه‌ای ظاهر شده است. مسأله تکان‌دهنده اینکه بیشتر اینها بدتر از نسخه اولیه هستند. آنها مانند ظرف کشت میکروب هستند که «تئوری احمق بزرگ تر» را گسترش می‌دهند.( فرض این تئوری بر این است که قیمت یک شئ، بر اساس ارزش ذاتی آن تعیین نمی‌شود، بلکه بر اساس باورها و انتظارات غیرمنطقی فروشندگان تعیین می‌شود. این، استدلال خریدار است که بر اساس این باور که خریدار دیگر، حتی حاضر به پرداخت مبلغ بالاتر است، قیمت را قابل قبول و موجه جلوه می‌دهد. )

و این کلاهبرداری‌های جدید باعث ایجاد بیشترِ این طمع غیرمنطقی و جاهلانه شده اند… هراس‌انگیز اینکه کلاهبرداری‌ها هر بار پیچیده‌تر می‌شوند. کلاهبرداری اولیه هیچ‌ وقت گزارشی منتشر نکرد؛ در حقیقت یک آی سی او ارایه داد. البته هنوز معلوم نیست که آیا کلاهبردارهای اولیه واقعا زنجیره بلاک دارند یا خیر. اما کلاهبرداری‌های بعدی بر پایه دورویی و کلاهبرداری ایجاد شدند و حتی فریب‌کاری را بیشتر کرده‌اند. آنها کلمات و اصطلاحات تأثیرگذار را یاد گرفته اند و با آنها بازار را تحت تأثیر قرار داده‌اند.
یکی از این کلاهبرداری هایی که اخیراٌ دیده‌ام، به همراه آی سی او یک برگه راهنما منتشر می‌کنند و سپس در بیان هر گام از توسعه محصولی که هنوز وجود ندارد، تصویری غیر واقعی از ارزش متاعی که ارائه کرده است را می‌دهد. این تبلیغ به اندازه کافی برای عشقِ پول‌های کم‌سواد، پیچیده است تا در دام این فریبکاری‌ها نیفتند.

خبر فوری:
چند لحظه پیش متوجه شدم که افرادی از طرف سایت فایو، گزارشی برای آی سی او شما را در ازای پرداخت مبلغی معادل ۸۰ تا ۲۰۰ دلار به شما تحویل می‌دهند! تا وقتی که ام ال ام های مبتنی بر پول مجازی رمزگذاری‌شده، آنها را بررسی نکرده‌اند، منتظر بمانید. این مسأله مانند این است که شخصی، ویدیوی آموزش جراحی قلب باز را به مبلغ ۷۵ دلار به شما بدهد. حرف من را به خاطر بسپارید: این آی سی اوها چه از طریق ام ال ام و چه غیر از آن- بزرگ‌ترین کلاهبرداری‌ها را در دهه‌های آینده انجام خواهند داد.
************************************************
در حال حاضر به نظر می‌رسد هیجان طرح های سرمایه گذاری به اندازه‌ی کافی بدتر از بازگرداندن طرح‌های هرمی فارکس نباشد. من نمیخواهم وقتم را بیشتر از این در این باره هدر دهم ، به غیر از این که می گویم آنها در حال حاضر از گزاف گویی و جست و خیز یک گربه مرده لذت می برند، مدل و مفهومی که قبلا ثابت شده که یک مدل وحشتناک برای مردم راحت طلب و زود باور در بازاریابی شبکه ای است. می‌توانید یک سرمایه گذار یا معامله گر ارزها و یا بورس اوراق بهادار باشید و یا درحال انجام آن باشید. اما احمقانه فکر نکنید و اعتقاد نداشته باشید که آنها یک محصول مناسب برای بازاریابی شبکه هستند.آنها مناسب نیستند.

خبرهای خوب …
‎و این خبر که انواع طرح ‌های هرمی‌ای که ما در اینجا راجب آن صحبت می‌کنیم و هشدار می‌دهیم و مردمی که این طرح‌ها را رواج می‌دهند و ترویج می‌دهند(انجام می‌دهند) به زندان می‌روند. به یک کاخ بزرگ.(کنایه از زندان رفتن). برای اینکه در اینجا دو حرکت جدید وجود دارد که توسط دانشمندان در نظر گرفته نشده است

۱) زمانی که مدیران یک شرکت هرمی برنامه و شرکت خود را منحل میکنند و یا شرکت بسته میشود مدیران و صاحبان آن نیز ناپدید میشوند. آن روزها گذشته است. دولبه سراغ توزیع کنندگانی و یوزرهایی که از این طرحها غیر قانونی سود برده اند میرود.

اگر شما یکی از توزیع کنندگان هستید به دقت توجه کنید:
برنامه شما با یک دستور قضایی موقت بسته و درآمد شما خاتمه میابد و تمام افراد در تیم شما یک شبه ریزش میکنند و تماس ها و … از دوستان و خانواده مال باختگان دریافت میکنید و شما را به چشم یک کلاه بردار نگاه میکنند. شرکت برای هفته ها شما را دست آویز قرار میدهد و میگویند ما قانونی هستیم و در حال اثبات قانونی بودن هستن و در این مدت مجبورید پول زیادی برای ماشین ، خانه و ….. هزینه کنید تا چشم اندازی برای مجموعه خود ایجاد نمایید و آنها را تحت تاثیر قرار دهید. شرکت شما به صورت کامل بسته شده و دیگر باز نمی شود و این لحظه است که شما کاملا در این باتلاق غرق شده اید و از این به بعد افراد زیادی به خانه شما هجوم می آورند. آنها چیزهایی شبیه این میگویند که مثلا شما در این کار دویست هزار دلار کسب کرده اید و ما
همه آن را میخواهیم. که به اضافه جریمه های قانونی مبلغ آن به دویست و پنجاه هزار دلار میرسد و نیز مبلغ 75000 دلار مالیات نیز به آن اضافه میشود و چون کار شما نیاز به محل خاصی ندارد چیزی از آن کسر نمیشود و کل آن را باید بپردازید و با جریمه های میشود.. من میتوانم همین جور ادامه دهم اما امیدوارم تصویری در ذهن شما ایجاد کرده باشم. از سوی دیگر این جریان کمتر از دو هفته بعد از بسته شدن شرکت قبلی وارد شرکتی جدیدی میشوند و با مشغله زیاد و جلسات مختلف ووثیقه گذاشتن قرض کردن از مادرانشان و ایجاد بدهی های بیشتر خود تبدیل به قربانیان جدید میکنند و این روند پویا مرتب تکرار میشود
۲) کسانی که در شرکت های سرمایه گذاری و فارکس هستند دیگر تلاشی برای فروش محصولات ویتامینه ، پوستی ویا پروتئینها انجام نمیدهند و به همین دلیل مالکان و تنظیم کنندگان این شرکت ها این کار را سرمایه گذاری معرفی و تبلیغ میکنند که نیازی به فروش محصولات ندارید. سرمایه گزاریهایی که نیاز به اعتبار واقعی دارد به طور چشمگیری قانونمند تر شده اند و برای مجرمان اجرای محکومیت های سریع و زندان.

بیاد می اورید در صحنه ای از فیلم جنگ ستارگان وقتی اوبی ون کنوبی جوان وارد بار در کروسکانت شد؟
میخواهی بعضی از این چوب های مرگ را بخرید؟
شما نمیخواهید چوب های مرگ را به من بفروشید ؟
*
شما میخواهید به خانه برگردید و مجددا درباره زندگی خود فکر کنید
اگر شما نیز درگیر یکی از برنامه های اینچنینی شدید شاید بخواهید به خانه برگردید و دوباره در مورد زندگیتان تصمیم بگیرید .

رندی گیج و حقیقت های بازاریابی شبکه ای بر بستر ارزهای دیجیتال یا همان کریپتو کارنسی

برای اطلاعات بیشتر میتونید ویدئو زیر از رندی گیج رو ببینید:

https://www.aparat.com/v/cNkPC

معرفی کتاب نتورکر شاد

کتاب نتورکر شاد که به تازگی ترجمه شده و وارد بازار شده است ، از کتابی با همین عنوان The Happy Network Marketer منتشر شده ، که نوشته شده در سال 2022 میباشد.

نویسندگان این کتاب ، راهبران بزرگ کسب کار Keith Schreiter, Tom “Big Al” Schreiter هستند.

که تصویر کتاب اصلی را مشاهده میفرمایید:

متن معرفی کتاب :

در دوره ای که افراد شغل هایی دارند که از آن متنفرند و همکارانی دارند که آنها را به اجبار تحمل می‌کنند، محل کارشان را دوست ندارند، از اینکه هر روز صبح به سرکار بروند خسته هستند ، بی هدف کار میکنند تا روزی که که بالاخره بازنشسته شوند و …، نتورکر ها تجارتی زیبا دارند که برای رسیدن به اهدافشان مشغول به فعالیت هستند ، و اکنون زمان آن فرا رسیده که مشتاقانه تر و پر شور تر از قبل، کارهای مربوط به رشدشان در بازاریابی شبکه ای را انجام دهند . کتابی که هم‌اکنون در دست شماست و توسط دو استاد قدرتمند و تکرارنشدنی نتورک مارکتینگ، کیت و تام شرایتر نوشته شده است، با داستان‌ها، راهکارها و روش‌هایی که مطرح می‌کند، می‌تواند کمک کند تا یک نتورکر شاد باشیم و از مسیر فعالیت در این تجارت زیبا لذت ببریم. همچنین نحوه کار کردن در این حرفه به صورتی که مشتاقانه انجامش دهیم را به زیبایی توضیح داده و هدفش این است ، کاری کند که هر روز مان در این تجارت را به یک روز شاد تبدیل کنیم.
به‌راستی شاد بودن مهم‌ترین کاری است که یک انسان و به‌خصوص یک نتورکر می‌تواند انجام دهد. شاد بودن یک انتخاب است، این‌که تصمیم بگیرید که خوب بودنِ حالتان را در دست بگیرید. خیلی راحت می‌شود در روزمرگی‌ها غرق شد و فراموش کرد که شاد بودن نیاز به قانون و دلیل ندارد. نتورکر های شاد، شادیشان را به نتایج گره نمی‌زنند بلکه آن‌ها در حین کارهایی که در تجارتشان انجام می‌دهند، شاد هستند.
همین حالا وقتش است که تبدیل به یک نتورکر شاد شویم …

در زیر فهرست مطالب کتاب نتورکر شاد آورده شده است :

این داستان‌های کوتاه چه وجه مشترکی دارند؟
ثروت چیست؟
فرمول ثروت/شادی در کار
راز وحشتناکی که تا به حال گفته نشده
مکالمات‌مان را مطمئن و سرگرم کننده کنیم
اما ما دنبال میانبر هستیم، درسته؟
«فرمول یخ شکنی» که همه می‌توانند از آن استفاده کنند
ترس از رد شدن دارید؟
از فروختن متنفرید؟ پس این کار را انجامش دهید
همه این‌ها خوب به نظر می‌رسد، اما آیا می‌توانم به درستی انجام‌شان بدهم؟
مرحله 1: به پراسپکت‌هایمان گوش دهیم تا ببینم آنها چه مشکلی دارند
مرحله 2: از پراسپکت‌هایمان بپرسیم که آیا می‌خواهند مشکلات‌شان را حل کنند
مرحله 3: متوجه شویم که پراسپکت‌هایمان چه زمانی می‌خواهند مشکل‌شان حل شود
مرحله 4: یک گزینه به آنها هدیه دهیم
مکالمات‌مان را سرگرم کننده کنیم
مشکل اهداف
چرا «در لحظه بودن» مهم است
چرا ماهی‌های پیرانا بیگ اَل را نخوردند؟
چگونه در کلاس پنجم شاگرد ممتاز باشیم
رشد شخصی و توسعه فردی
آیا بیگ اَل می‌تواند سخنگوی مبلّغ رستوران مکزیکی شود؟
جمع‌بندی

در پایان امیدواریم از خواندن این کتاب لذت ببرید.

چرا و چگونه بفروشیم (پارت دوم)

تکنیک های فروش

فروش عبارت است از فرآیندی سه مرحله ای :

  • درک نیازها و منافع مشتری
  • آگاه سازی و ارائه راه حل
  • کسب توافق نهایی با مشتری یا خاتمه فروش
  • مرحله اول ؛ درک نیازها و منافع مشتری

اولین و مهمترین مرحله از فرآیند فروش درک درست نیازها و شناخت منافع مشتریان است. تنها در صورت جوابگویی به نیازهای مشتری است که وی حاضر به خرید یک محصول می شود. هر مقدار که بتوانید نیازهای بیشتر و دقیق تری را به طور مؤثرتر تشخیص دهید می توانید به موفقیت در فروش امیدوارتر باشید.

“در پشت هر خریدی دلیلی نهفته است که البته لزوما نباید منطقی باشد و اغلب احساسی است!”

قیمت مناسب ، کیفیت بالا ، منحصر به فرد بودن و غیره مثالهایی از دلایل مردم برای خرید یک محصول است. اگر تمام دلایل را جمع بندی کنیم به یک قانون کلی می رسیم و آن این است که :

“مردم محصولات را نمی خرند بلکه انواع منافع حاصل از آنها را خریداری می کنند.”

با شناخت در موردنیازهای مشتری ، محدودیتها و انتظارات فردی میتوان به درک درستی از منافع و ضررهای احتمالی محصولات برای ایشان دست پیدا کنید.

برای رسیدن به شناخت ، “صمیمیت و یکدلی” از خصوصیات بسیار مهم محسوب می شود. خود شما به عنوان یک خریدار دوست دارید از چه کسی خرید کنید؟ شاید مناسبترین جواب این باشد که :”دوست دارم از کسی خرید کنم که کم و بیش شبیه خودم باشد.” اکثر مشتریان در صورتی که با فروشنده احساس نزدیکی کنند نظر و مشورت او را برای انتخاب نهایی خود در نظر می گیرند. حال پرسش اینجاست که ؛ “چگونه میتوان این همدلی و صمیمیت را کسب کرد؟”

بهترین روشها برای ایجاد رابطه صمیمی با مشتری عبارتند از:

  • شناسایی عقاید و علایق مشترک و احترام به نظرات و عقاید ایشان
  • هم زبانی
  • پاسخگویی با روی گشاده و تحمل بالا
  • پیگیری مناسبت خرید
  • داشتن توافق کلی  

انواع نیازها

در ابتدا توجه شما را به داستانی عبرت آموز جلب می نمایم :

روزی شخصی یک طوطی خرید ، فردای آن روز آن را برگرداند و به مغازه دار گفت : “این طوطی که صحبت      نمی کند!” مغازه دار پرسید :”چرا در قفسش آیینه ای نمی گذارید؟ طوطی تصویر خود را در آینه نگاه کرده و با آن حرف میزند.” آن شخص آینه ای خرید و رفت اما بار دیگر فردایش برگشت و گفت : “طوطی همچنان صحبت نمی کند!” این بار مغازه دار پرسید : “آیا در قفسش تاب گذاشته اید؟ مگر نمی دانستید که طوطی ها عاشق تاب هستند؟ به محض اینکه تاب بخورد شروع به صحبتمی کند.” این بار آن شخص تابی خرید و رفت. در ادامه روزهای دیگر آن شخص برای طوطی اش ؛ نردبان ، چراغ و خیلی چیزهای دیگر خرید ولی طوطی حرف نزد که نزد تا اینکه یک روز عصبانی وارد مغازه پرنده فروشی شد و گفت : “طوطی مرد!” مغازه دار با افسوس پرسید : “آیا او یک کلمه هم حرف نزد؟” او جواب داد : “چرا! درست قبل مرگش با صدایی ضعیف از من پرسید که مگر در آن مغازه ، غذایی برای طوطیها نمی فروختند؟!”

این داستان مثال خوبی درباره عدم درک نیازها و عواقب نپرداختن به آنها می باشد.

اغلب ما وقتی وارد مغازه ای می شویم که فروشنده آن با شور و شوق فراوان می خواهد محصولی را به ما بفروشد سعی می کنیم تا جایی که در توانمان است مقاومت کرده و به هر بهانه ای که شده دست خالی از مغازه جان سالم به در ببریم! در مقابل وقتی به یک فروشگاه زنجیره ای می رویم ، چند برابر نیازهای واقعی مان با لذت فراوان خرید می کنیم. بعله کاملاً درست است که ؛ “هیچ کس دوست ندارد محصولی به او فروخته شود بلکه همه عاشق خرید کردن هستند.” درک همین نکته ظریف است که سالیانه میلیاردها دلار به جیب صاحبان فروشگاه های بزرگ زنجیره ای سرازیر می کند. تفاوت یک فروشنده موفق یا برنده با یک فروشنده نا موفق یا بازنده در همین نکته نهفته است. فروشنده ای موفق است که بتواند با استفاده از اطلاعاتی که از شخص خریدار دریافت می کند نیازهای ایشان را تشخیص داده و محصولات خود را صرفا در جهت رفع آن نیازها معرفی نموده و بدون اصرار بر فروش “لذت خرید کردن” را به مشتری بچشاند.

همانطور که پیش تر متوجه شدید ، مردم برای رفع نیازها و دستیابی به منافع خرید می کنند. یک فروشنده      نمی تواند و حتی اگر بتواند درست نیست که چیزی را به کسی که به آن نیاز ندارد ، بفروشد.

نیازهای مشتریان در 4 گروه طبقه بندی می شوند:

  1. نیازهای مادی
  2. نیازهای اولیه
  3. نیازهای تطبیقی
  4. نیازهای ترجیحی
  5. نیازهای مادی : نیازها و احتیاجات عملی هستند که مستقیما از طرف مشتری ابراز می شوند. تعدادی از بارزترین انواع نیازهای مادی عبارتند از :
  6. میزان هزینه
  7. زمان / محل
  8. حجم / تعداد
  9. کیفیت / نوع

این گروه از نیازها جزء موانع فروش محسوب می شوند ولی یک فروشنده با تجربه ، مشتری خود را به منعطف بودن در این موارد ترغیب نموده و اثر این محدودیتهای جدی را بر فروش کم می کند. شناخت این نیاز به فروشنده امکان انتخاب گروه محصول مناسب مشتری را می دهد ولی نوع و نحوه انتخاب محصول نهایی را مشخص نمی کند. برای مثال شما قصد خرید لباس دارید ، محدودیتهایی مانند : سایز و مبلغ در دسته نیازهای مادی قرار می گیرند.

  • نیازهای اولیه : گروهی از محرکها ، انگیزه ها و احساسات هستند که مشتری را به انجام کاری ترغیب      می کنند. نمونه هایی از این نوع نیازها عبارتند از:
  • امنیت
  • پرستیژ
  • انطباق با همفکران
  • رقابت
  • شاخص بودن یا میل به شهرت
  • جاه طلبی

شما مطمئناً می توانید این فهرست را کامل تر کنید. حال ببینیم این نیازها چطور فرآیند خرید را متأثر می سازند؟ برمی گردیم به مثال خرید لباس ، شما برای شرکت در مهمانی رسمی قصد خرید دارید در نتیجه نیاز به شیک بودن شاخص بودن و تحت تاثیر قراردادن سایرین به شما حکم می کند که لباسی با مارک مشهور و هزینه ای بیشتر خریداری کنید. فروشنده موفق با درک این نیازها مناسب ترین محصولات را به شما ارائه می نماید.

مشتریان اغلب نیازهای اولیه خود را به وسیله محصول و گاهی با انواع دیگر خدماتی که در کنار محصول دریافت  می کنند از جمله ؛ برخورد خوب و توام با احترام فروشنده با خریدار ، تضمین ها و میل به همکاری در آینده و غیره ارضاء می کنند.

  • نیازهای تطبیقی : هر پیشنهاد ارائه شده از طرف فروشنده باید با استانداردها ، باورها و نگرشهای مشتری مطابقت داشته باشد ، در غیر این صورت فروش انجام نمی گیرد. شما می بایست این نیازها را در خریدار کشف کنید. برای مثال در خرید لباس برای مهمانی رسمی هیچگاه از لباسهای اسپرت که ممکن است فروشنده نابلد به شما پیشنهاد کند استقبال نمی کنید. این لباس ها هر چند از نظر سایز و مارک بسیار مناسب باشند ، ولی به طور قطع با نیاز شما که رسمی بودن است تطابق ندارند.
  • نیازهای ترجیحی : مشتریان اغلب از بعضی چیزها بیشتر و از بعضی چیزهای دیگر کمتر خوششان می آید و حتی گاهی از چیزی متنفر هستند. این ترجیحات لزوماً به اهمیت و شدت نیازهای مادی نیستند و آنها می توانند با در نظر گرفتن بعضی شرایط از این ترجیحات صرف نظر کنند. شما می توانید با شناسائی این ترجیحات و تلاش در جهت برآورده نمودن آنها به نتایج سریع و مثبت دست یابید. در مثال ما وقتی فروشنده از سلیقه خاص شما در مورد یقه کت اطلاع پیدا کند به راحتی میتواند مدلهای مناسب را به شما ارائه نماید.

نکته بسیار مهم : نیازهای مشتری مشخص می کنند ، چه ویژگی هایی از محصول جزء منافع و کدام یک جزء نقاط ضعف آن هستند در نتیجه ممکن است منافع یک محصول برای یک مشتری نقطه ضعف همان محصول باشد برای مشتری دیگر.

کشف نیازهای مشتری

اگر خریدار شما را پیدا کرده باشد با مطرح کردن پرسش هایی نظیر : “چطور میتونم کمکتون کنم؟” می توانید نیازهای مشتری را کشف کنید. در مواردی که شما به مشتری مراجعه می کنید کار به مراتب پیچیده تر میشود. در این حالت ابتدا با پرسش هایی حاشیه ای که به طور مستقیم با محصولی که ارائه می دهید در ارتباط هستند ، نیاز مشتری را کشف نموده مانند ؛ “در حال حاضر چه نوع لوازم آرایشی مصرف میکنید؟” یا “چی شما رو برای استفاده از این برند خاص ترغیب کرده؟” و یا “بهتر نیست ، محصول جدیدی رو با مشخصات خاص امتحان کنین؟” سپس “مشتری احتمالی” را به “مشتری” تبدیل و فرآیند فروش را تکمیل نمایید. همچنین این پرسش ها ضمن روشن کردن بخشی از نیازها ، موجب می شوند که مشتری در مورد گرفتن اطلاعات محصولات شما مشتاق تر شود.

نکته بسیار مهم :پس از شناسایی نیازهای مشتری بهتر است یک بار با پرسشی ، این نیازها با خود مشتری تطبیق داده شود تا نکته ای نگفته باقی نماند. در مثال خرید لباس فروشنده می پرسد که : “اگه درست فهمیده باشم ، شما یک کت سایز 50 با رنگ سورمه ای و برند Z و در حدود قیمت پانصد هزار تومان برای مهمانی خیلی رسمی نیاز دارین ، درسته؟”

کسب تعهد مشتری برای خرید کردن

گاهی در زمان کشف نیازهای مشتری خود ایشان متوجه نکاتی می شود که باعث دو دل شدنش برای خرید        می گردد و با مطرح کردن موارد جدیدی شما را گیج می کند.

در این موارد قبل از ادامه فرآیند فروش می بایست از خرید کردن مشتری اطمینان حاصل کنید. جملاتی مانند ؛ “اگه من بتونم ثابت کنم که محصول ما این نیاز شما را برآورده میکنه ، آیا حاضرید اون رو امتحان کنین؟”      می تواند قصد خرید یا عدم خرید مشتری را آشکار کند. به این شکل که اگر پاسخ ایشان مثبت بود نشانه ادامه فرآیند فروش است ولی اگر پاسخ منفی مانند ؛ “وقت ندارم و خیلی سرم شلوغه” باشد ، شما می بایست همزمان با ریشه یابی این واکنش زمان دیگری را نیز برای ادامه فرآیند فروش هماهنگ نمایید. برای مثال ؛ “اصلاً اشکالی نداره ، اگه پرسشی در مورد محصولات داشتین راحت باشین ، از طرفی هم می تونیم فرصت دیگه ای راجع به اون صحبت کنیم ، کی براتون بهتره؟”

نکته مهم : هیچ وقت به مشتری برای خرید فشار نیاورید زیرا علاوه بر از بین بردن احتمال خرید ایشان در آینده ، باعث از بین رفتن غرور شغلی و پرستیژ کاری شما نیز می شود.

پایان پارت دوم

چرا و چگونه بفروشیم (پارت اول)

مقدمه:

واقعیت هر چقدر هم تلخ و گزنده باشد ، باز هم از الفاظ ساختگی و دور از حقیقت خیلی بهتر است. به همین علت در روند نوشتن مطالب سعی کردم واقع گرایی را تمام و کمال رعایت کنم.

طبق یک نظرسنجی از هر ده نفر ، نه نفر با فروش مشکل دارند. براستی چرا؟ چه چیزی باعث بوجود آمدن همچین نگرشی می شود؟ جواب بسیار ساده است! “آن نه نفر ، نمی دانند که فروش چیست؟”

ما انسانها همواره از ناشناخته ها هراس داریم ، در نتیجه عدم درک درست مفهوم فروش باعث ایجاد وحشت از آن می شود. فروش یعنی هر چیزی که علاقه مند هستید به دیگران ارائه دهید برای مثال : هر بار که شما لب به سخن می گشایید در واقع فروش انجام میدهید. چگونه؟ وقتی سخن می گویید افکار و نظرات خود را در اختیار شنونده قرار داده و به او می فروشید و همچنین شنونده مانند یک خریدار با گوش کردن و یا اختصاص زمان به شنیدن سخنان ما آنها را می خرد. به همین سادگی . . .

یک مذاکره شغلی ، مصاحبه استخدامی ، بحث خانوادگی و حتی مذاکره بین سران کشورها نمونه های دیگری از فروش می باشند.”فروش کالا و خدمات تنها نوعی دیگر از فروش محسوب می شوند.” مباحثی که در ادامه می آیند ، عمومی و کلی هستند و شما می بایست با تطبیق این مطالب با شرایط و موقعیت خود از آنها بهره مند شوید.

اهمیت فروش : انواع کالاها و خدمات با صرف هزینه های بسیار به وسیله شرکتها ؛ طراحی ، تولید ، انبار و عرضه می شوند ولی اگر تنها عملیات فروش از این چرخه حذف شود کل فرآیند متوقف خواهد شد. در نتیجه :

“فروش مهمترین رکن یک سازمان است.”

فروشنده موفق کیست؟

فروشنده موفق به سادگی فروشنده ایست که جذابیت برای مشتریش ایجاد می کند و باعث فروش محصولات و خدمات خود می شود. در گام اول برای ایجاد این جذابیت ، داشتن ویژگی های شخصیتی زیر ضروری است :

  • داشتن تمایل و انگیزه برای بهبود وضعیت موجود
  • آمادگی برای یادگرفتن تکنیک های فروش
  • تمایل و شور و شوق به کسب موفقیت و درآمد
  • ظاهر آراسته
  • غرور شغلی ، حرفه ای و سازمانی
  • مهارتهای ایجاد ارتباط با سایرین
  • صداقت و امانت داری
  • علاقه مندی به مردم و آماده کمک بودن
  • رفتار گرم
  • حافظه مناسب
  • آمادگی برای کار سنگین
  • کنترل احساسات و تقویت منطق
  • صبر
  • سلامتی و نشاط
  • ریسک پذیر بودن
  • دوراندیشی
  • توانایی مشاوره دادن به سایرین
  • دارا بودت قوه خلاقیت
  • قابلیت پیروزی بر ترس
  • شوخ طبعی
  • نگرش مثبت
  • خود اتکایی و اعتماد به نفس
  • نقد پذیری
  • صمیمیت و یکدلی

همانطور که ملاحظه نمودید فهرست ویژگی های شخصیتی که باعث ایجاد جذابیت در مشتری می شوند ، طولانی است. دلیل این موضوع شاید این باشد که روابط اجتماعی در دوران ما به مراتب دشوارتر و پیچیده تر از گذشته است در نتیجه موفقیت یا شکست در فروش در گروی نحوه ارتباط و تعامل سازنده فروشنده با سایرین می باشد. بعضی از موارد ذکر شده کاملا واضح هستند ولی تعدادی نیز نیاز به توضیح دارند.

اگر مشتریان به صداقت و امانت داری فروشنده باور نداشته باشند هرگز از او خرید نمی کنند و یا اینکه هیچ مشتری علاقه ندارد تا پول خود را به افراد سرد و بی تفاوت نسبت به دیگران بدهد ، لذا باید خونگرم و مشتاق به کمک به سایرین باشید.

داشتن غرور شغلی به این معناست که باید نسبت به شغل خود ، شرکتی که در آن شاغل هستید ، محصولات و مهمتر از همه سازمان فروشی که خود عضوی از آن هستید ، احساس غرور کنید و فروش را نه صرف کسب درآمد بلکه برای موفقیت کل سازمان فروش تان انجام دهید.

تنها در صورتی که انگیزه و شور و شوق برای موفقیت و تغییر وضعیت موجود ، با سخت کوشی و بهبود تواناییهای خود داشته باشید در کار خود به موفقیت میرسید. در عین حال منطقی بودن و کنترل احساساتی نظیر ؛ خشم ، یأس و دلسردی نیز بسیار اهمیت دارد.

ریسک پذیری به معنای اقدام به کارهای برنامه ریزی نشده و یا در اصطلاح “دل به دریا زدن” نیست بلکه “اقدام به موقع” است. بسیاری از موقعیتهای فروش به دلیل ترس از شکست از دست می روند.

هیچ کسی در فروش نمی تواند بیشتر از خودتان به شما کمک کند پس با توکل بر خدا می بایست به خود اتکاء کنید و اعتماد به نفس داشته باشید. هیچ گاه شکستهای خود را بر گردن دیگران نیندازید و همواره برای بهبود عملکرد خود ، آنها را مرور کرده و مورد نقد قرار دهید.

ترس از شکست ، جواب منفی شنیدن و روبرو شدن با افراد ناشناس از معمول ترین مواردی است که گاهی ممکن است به آنها دچار شوید. در این مواقع باید بدانید که “نه” گفتن مشتریان به علت داشتن مشکلات شخصی با شما نیست و تنها به این معناست که”در آن لحظه” محصولات یا خدمات شما برای آنها مناسب نیستند و نیازهای ایشان را مرتفع نمی کنند لذا در این موارد به هیچ وجه مسئله را شخصی تلقی نکنید و بدانید که موفق ترین فروشندگان دنیا تعداد شکستهایشان بیش از موفقیتهایشان بوده است و تفاوت اصلی آنها با سایرین فقط این بوده که دلسرد نشده و از شکستهایشان پلی به سوی پیروزی ساخته اند. ایشان همواره می دانند تنها در دو صورت عدم آغاز کار و یا رها کردن آن ، “شکست نهایی” حاصل می شود.

مهمترین ویژگی فروشندگان موفق نگرش مثبت آنهاست. شما باید افرادی مثبت اندیش باشید تا بتوانید فضای مناسب برای فعالیت ایجاد کنید و مشکلات مشتریان را به نحو احسن حل نمایید.

“نگرش مثبت ، توانایی دیدن موقعیت هادر زمانی است که دیگران تنها مشکلات را می بینند.”

پس به طور خلاصه می توان گفت که موفقیت در فروش به چهار عامل اصلی بستگی دارد :

ویژگی های شخصیتی ، نگرش ، تکنیک های فروش و ایجاد سازمان فروش.

درباره ویژگی های شخصیتی و نگرش به همین مقدار مختصر که ذکر شد قناعت می کنم البته توصیه اکید می شود که در زمینه ویژگی های شخصیتی به کتاب : “صفت های بایسته یک رهبر ، اثر : جان ماکسول” و در زمینه نگرش به یکی از بهترین کتاب های منتشر شده تاکنون به نام : “بیندیشید و ثروتمند شوید ، اثر : ناپلئون هیل” مراجعه نمایید. هرچقدر در زمینه رشد فردی خود تلاش کنید در زندگی انسان موفق تری هستید. در ادامه تکنیک های فروش و روش ساختن سازمان فروش به طور کامل بررسی خواهد شد.

پایان پارت اول

جلسه هفتگی ۱۴۰۱/۱/۱۵

سلام ودرود.
جلسه هفتگی امروز باسلام واحوالپرسی مدیرجلسه سرکارخانم ساراصفری استارت خورد.سپس خانمهای فعال نیز باسلام واحوالپرشی،عملکردی هفته گذشته درایام تعطیلات سال جدید و همچنین تجارب بدست‌آمده درامرفروش ومشاوره محصولات
صبحت کردند.
سپس خانم غلامی یکی ازنماینده های پرانرژی باسفری که به شمال داشت باروش جدیدعصرانه های فیروزه ای درمنازل اقوام وبستگان ودوستانش اقدامات مفیدی برای فروش انجام دادن که منجربه معرفی محصولات پوستی ودرنتیجه کسب درآمدوتجارب بسیارخوبی شدتابقیه اعضای شرکت کننده بتوانن ازصبحتهای ایشان برای بیشبرد اهدافشون استفاده کنند.
سپس نوبت به خانم پژمان رسید،باتوجه به اینکه ورودی جدیدجلسه بود،بااشاره به اینکه روزمعلم دربیش هست واین بهترین فرصته تا بتونیم درمدارس عطریات شرکتمون که بهترین وبارزش ترینه رابعنوان هدیه درنظرگرفت تا بدین تربیت مخاطبان بیشتری جذب محصولاتمون قرارگیرند.
درنهایت هم حضورخانم ایل بگی نماینده جدیدالورود بامعرفی خودشون با نماینده ها آشنا وازورودشون برای کسب درآمد بیشترصبحت کردند.
سپس خانم صفری درارتباط باصبحت های مطرح شده به بحث win-win (برنده-برنده)
که مطلب بسیارمهمی دربازاریابی شبکه ای هست پرداختندوخواستاراین شدندکه همه
نماینده هاباید روزانه با بالاسری هایشان درارتباط باشندتاباعث رشدهمگی الخصوص خودشون شوند.
درانتهاء سرکارخانم مهدوی یکی ازبخشهای جذاب وپرطرفدارمخاطبان کتاب
(انگیزه در60 ثانیه) ترجمه آقای حمزه علیزاده
که درمورد مباحث مهم خودشناسی
،ضمیرخودآگاه و ناخودآگاه ،که اکثرافراد
متاسفانه تحت کنترل این ضمیرهستن(ناخودآگاه)، رونقدوبررسی قرارداده وسرانجام با چالش مطرح شده ازطرف خانم صفری تاهفته دیگر، هرنماینده بایدازتجربه خوددرارتباط باکنترل کردن ضمیرناخودآگاه ، ختم جلسه رواعلام فرمودند.
باسپاس مهنازمیرزایی

معرفی کتاب ( انگیزه در 60 ثانیه )

نسخه چاپی کتاب انگیزه در 60 ثانیه با نویسندگی کیت و تام (بیگ ال) شرایتر و ترجمه حمزه علیزاده صیقلان منتشر شد.

همگی انسان ها برای انجام کارها و وظایفشان نیاز به انگیزه ای برای شروع و ادامه دارند . چقدر عالی میشود که بتوانیم یاد بگیریم چگونه فردی خودانگیخته باشیم و در جهت اهداف مان قدم برداریم .در دوره ای که برای افراد طالب موفقیت، انگیزه داشتن یک برتری ویژه محسوب میشود ،وجود دانشهایی پیرامون این موضوع بسیار حیاتی است .کتاب انگیزه در 60 ثانیه بی شک یکی از برترین کتاب ها در جهت یادگیری مهارت های ایجاد انگیزش در انسان می‌باشد که به صورت مختصر و مفید و با زبانی ساده توسط راهکارهایی کاربردی به ما می آموزد که چگونه در کمترین زمان ممکن در خود انگیزه ایجاد کنیم. کتاب انگیزه در 60 ثانیه که با نام How to Get Motivated in 60 Seconds در سال 2021 منتشر شده یکی از بروز ترین و کامل ترین کتاب های نوشته شده توسط راهبران برتر تجارت نتورک مارکتینگ دردنیا یعنی تام و کیت شرایتر، می باشد. آنها دراین کتاب به رازهایی درباره‌ی اینکه چگونه انگیزه بگیرید ، اشاره خواهند کرد که از آموختن و به کارگیری شان شگفت زده خواهید شد…

این کتاب در در اواخر سال 2021 میلادی منتشر شده است در ایران نیز در سال 1401 روانه باز خواهد شد. و علاقه مندان میتوانند این کتاب را از فروشگاه های معتبر خریداری نمایند .

همانطور که مشخص است نویسندگان این کتاب از برترین نتورکرهای جهان هستند که آثار متعددی از آنها تا به حال منتشر شده است.

کیت شرایتر و تام شرایتر را بیشتر بشناسیم:

کیت شرایتر دارای بیش از 20 سال تجربه در زمینه‌ی بازاریابی شبکه‌ای و بازاریابی چندسطحی است. او به بازاریابان شبکه‌ای می‌آموزد که چطور از سیستم‌های ساده برای ایجاد یک کسب ‌و کار باثبات و رو به رشد استفاده کنند.

تام «بیگ اَل» شرایتر نیز با بیش از 40 سال تجربه در زمینه‌ی بازاریابی شبکه‌ای می‌کوشد تا نشان دهد که دقیقاً چه کلمات و عبارت‌هایی را باید به کار برد تا ذهن مشتری احتمالی باز شود و به شما جواب مثبت دهد.

اَلِ بزرگ، به سبب تألیف آثار آموزشی متعدد، یکی از سخنرانان محبوب در همایش‌های سازمانی و مراسم‌های محلی محسوب می‌شود.

در ادامه بخشی از این این کتاب جذاب آورده شده است :

کمی بی‌رحمانه به نظر می‌رسد، اما …

برای کائنات؛ اهداف، رؤیاها، نیازها، خواسته‌ها و علایق ما مهم نیست و همچنین کائنات به اینکه فکر می‌کنیم همه چیز باید عادلانه باشد نیز اهمیت نمی‌دهد.

فقط به این اهمیت می‌دهد که ما کارهای لازم را انجام دهیم. کائنات قلب و احساس ندارد.

حقیقت تلخ است؛ ای‌کاش می‌توانستیم روی صندلی بنشینیم و مثبت اندیش باشیم، جملات تأکیدی بخوانیم و از ثروت‌های ارتعاشی جهان بهره‌مند شویم. خیال‌پردازی درباره‌ی دنیای گل و بلبلی که در ذهنمان تصور کرده‌ایم لذت‌بخش است.

اما دیگر بزرگ شده‌ایم و انسان‌های بالغی هستیم، زمان آن رسیده که با آگاهی واقع‌بینانه‌تری به جهان خود بنگریم.

شروع کردن، سخت‌ترین قسمت ماجراست.

ما می‌دانیم که چه‌کارهایی باید انجام دهیم.

ما می‌دانیم که چطور این کارها را انجام دهیم.

… اما بازهم کاری انجام نمی‌دهیم.

ما دیگر به اطلاعات بیشتر نیاز نداریم، به «انگیزه‌ای» برای شروع کردن نیاز داریم.

برای خرید اینترنتی این کتاب میتواند از طریق لینک زیر اقدام نمایید:

خرید کتاب

برترین های رده دار آذرماه1401

لیست برترین های رده دار به ترتیب فروش سازمان در آذر ماه 1401


نام و نام خانوادگی

استان – شهر محل سکونت
رده سازمانی

حمزه علیزاده صیقلان

گیلان-صومعه سرا

  راهبر ⭐

رامین شیرزاد

گیلان-رشت

مدیرفروش⭐ ⭐ ⭐

حامد کشتکار دافچاهی

گیلان-خمام
 
راهبر ⭐

زهرا پورمحمدجانی

گيلان-خمام

مدیرفروش ⭐ ⭐

محمد ابراهیم مسعودی

گیلان-رشت

مدیرفروش ⭐

سارا صفری 
 
گیلان-صومعه سرا
 
مدیرفروش ⭐ ⭐

زهرا فعال زاده 

گیلان-رشت

مدیرفروش ⭐

افسانه عصارین 

گیلان-رشت
 

مدیرفروش ⭐
 

 پانته آ شمس الدین

گیلان-رشت
 

مدیرفروش ⭐ ⭐
 

 طوبی میرزائی پس ویشه

گیلان-رشت  

مدیرفروش ⭐ ⭐
 

زهرا علیدوستی شهرکی

مازندران-نور

مدیرفروش ⭐ ⭐

میترا مهدوی سیاه اسطلخی

گیلان-رشت

مدیرفروش ⭐

حسام کشتکاردافچاهی

گیلان-خمام

مدیرفروش ⭐

فهیمه پورکاظمی

البرز-فردیس

مدیرفروش ⭐

زینب روستایی ناصر کیاده

گیلان-رشت

مدیرفروش ⭐

خدیجه میرزایی ویشکایی

گیلان-رشت

مدیرفروش ⭐

علیرضا پوراکبر خشت مسجدی

گیلان-رشت

مدیرفروش ⭐

عاطفه خارابیان

گیلان-رشت

مدیرفروش ⭐

زهرا مالکی شهرکی

چهارمحال و بختياري-شهرکیان

مدیرفروش ⭐

ايرانتاج قلعه گفائي

گيلان-تالش

مدیرفروش ⭐

الهام علی نیا مرخالی

گیلان-رشت

مدیرفروش ⭐

سهیلا کرمی دستگردی

چهارمحال و بختياري-بلداجی

مدیرفروش ⭐

زينب خبازنژادفومني

گیلان-رشت

مدیرفروش ⭐

در آذرماه آقای محمد ابراهیم مسعودی به رنک ترینری سازمان رسیدند.

در آذرماه خانم زینب خبازنژاد فومنی به رنک حامی گری سازمان رسیدند.

در آذرماه خانم زهرا مالکی به رنک حامی گری سازمان رسیدند.

مزایای بازاریابی شبکه ا‌ی یا نتورک مارکتینگ

دوست دارید صاحب کسب و کار خودتان باشید و خودتان مشخص کنید که کجا، کِی و با چه کسانی کار کنید؟ بدون تردید اغلب ما چنین رویای زیبایی را در سر می‌پروانیم اما از تبدیل کردن آن به واقعیت واهمه داریم. چرا؟ برای داشتن یک کسب و کار مستقل باید آماده ریسک کردن باشید، از محدوده امن خود خارج شوید و با چالش‌ها و موانع بسیاری دست و پنجه نرم کنید.

در این مقاله قصد داریم شما را با بهترین و کم ریسک‌ترین راهکار رسیدن به این هدف آشنا کنیم: بازاریابی شبکه‌ ای. پس اگر می‌خواهید؛

  • دیدگاه متفاوتی از بازاریابی شبکه‌ای داشته باشید؛
  • و به مزایای بازاریابی شبکه‌ای پی ببرید؛

در ادامه همراه این مقاله با ما باشید.

بازاریابی شبکه‌ ای چیست؟

بازاریابی شبکه‌ای یا نتورک مارکتینگ نوعی استراتژی فروش است که در آن شرکت محصولات و خدمات خود را بدون واسطه و تبلیغات گسترده، مستقیماً به دست مصرف کننده نهایی می‌رساند.
مشتری هم می‌تواند به نوبه خود با فروش محصولات و خدمات شرکت درآمد کسب کند. مجله Success (موفق) این نوع بازاریابی را یکی از قدرتمندترین روش‌های دسترسی به مشتریان دانسته و بازاریابی شبکه‌ای را در زمره پردرآمدترین مشاغل دنیا دسته‌بندی کرده است.

در بازاریابی شبکه‌ای شما علاوه بر درآمد ناشی از فروش محصولات و خدمات، می‌توانید با اضافه کردن فروشندگان جدید به شبکه بازاریابی‌تان و گسترش دادن آن، درآمد بیشتری کسب کنید.

مزایای بازاریابی شبکه ا‌ی یا نتورک مارکتینگ

بازاریابی شبکه‌ ای مزایای بسیاری دارد که در ادامه به برخی از آن‌ها اشاره خواهیم کرد:

  1. با حداقل سرمایه ممکن می‌توان وارد این نوع بازاریابی شد.
  2. ریسک این کار بسیار اندک است.
  3. برای موفق شدن در بازاریابی شبکه‌ای نیازی نیست فرد متخصص و با تجربه‌ای باشید.
  4. می‌توانید به صورت پاره وقت به فعالیت‌هایتان در بازاریابی شبکه‌ای برسید و یک منبع درآمد جانبی داشته باشید.
  5. امکان کسب درآمد انفعالی وجود دارد. به عبارت دیگر می‌توانید به نقطه‌ای برسید که با حداقل انرژی و زمانی که می‌گذارید، یک درآمد ثابت و همیشگی داشته باشید.
  6. پتانسیل رسیدن به درآمد در بازاریابی شبکه‌ای نامحدود است.
  7. این نوع بازاریابی می‌تواند به رشد و توسعه فردی و حرفه‌ای شما کمک قابل توجهی کند. چرا که برای رسیدن به موفقیت در بازاریابی شبکه‌ای باید نقاط قوت و قابل بهبود خود را بشناسید، توانمندی‌هایتان را ارتقا دهید، برای خود هدف داشته باشید و در راستای رسیدن به آن گام بردارید. باید یک فروشنده و راهبر حرفه‌ای باشید. روی خودتان، مهارت‌ها و توانمندی‌هایتان سرمایه‌گذاری کنید.
  8. می‌توانید به دیگران کمک کنید تا درآمدشان را افزایش داده و به یک شرایط ایده‌آل دست یابند.
  9. با افراد زیادی آشنا می‌شوید و می‌توانید دایره ارتباطات خود را گسترش دهید.
  10. آزادی، آرامش و امنیت مالی خواهید داشت، چرا که بازاریابی شبکه‌ای به شما فرصت می‌دهد تا کاری را انجام دهید که از آن لذت می‌برید، برای انجام دادن کارهای موردعلاقه‌ و سرگرمی‌هایتان زمان بیشتری خواهید داشت. برای عزیزانتان بیشتر وقت داشته باشید و به آرامش ذهنی برسید.

سمینار بزرگ موفقیت در تجارت

دپارتمان بین المللی عقابها در راستای کمک به آحاد مردم جامعه و با شعار ( چراغی برای دیگران روشن کن ) پیشگام شده و بزرگترین سمینار موفقیت در تجارت را برگزار می‌کند.
هدف از برگزاری این سمینار بزرگ، آگاهی دادن به مردم برای استفاده مناسب از فرصت‌ها،تبدیل تهدید ها به فرصت ها و در نهایت تغییر در سبک زندگی شان است.

ششم مرداد ماه در رشت


محوریت این سمینار با معرفی برترین تجارت قرن می‌باشد.تجارتی بی حد و مرز،تجارت بازاریابی شبکه ای که میتواند آزادی مالی را در کوتاه ترین زمان برایمان ایجاد کند،تجارتی که نیاز به شناخت و اطلاعات دارد تا بتوان آنرا جدی گرفت و به موفقیتی بزرگ برسیم.
لطفاً با جمله من آماده تغییرم وارد سمینار شوید. 🔥

این سمینار با هدف گسترش سازمان فروش دپارتمان بین المللی عقاب ها 🦅 برگزار خواهد شد .

همچنین با افتخار شاهد تشریف فرمایی استاد عزیز تاپ لیدر محمدپور خواهیم بود و آموزش های فوق العاده ای در اختیار نمایندگان عزیز قرار خواهد گرفت.

 

برای دانلود فایل های تصویری و ویدئویی همایش میتوانید از لینک های زیر اقدام کنید:

ویدئو استوری:

http://ideagles.ir/wp-content/uploads/2022/07/0-1.mp4

عکس استوری:

http://ideagles.ir/wp-content/uploads/2022/07/IMG_4049-1.jpg

پست های اینستاگرام:

http://ideagles.ir/wp-content/uploads/2022/07/29d2d70b54de4fe4ef5f7d2313692375.jpg

http://ideagles.ir/wp-content/uploads/2022/07/b5fe88c7dfc56884d24245057fb39215.jpg

http://ideagles.ir/wp-content/uploads/2022/07/c099e3d32b51c37ee21c4e2b51b5e3b9-1.jpg