مطالب سایت

معرفی کتاب نتورکر شاد

کتاب نتورکر شاد که به تازگی ترجمه شده و وارد بازار شده است ، از کتابی با همین عنوان The Happy Network Marketer منتشر شده ، که نوشته شده در سال 2022 میباشد.

نویسندگان این کتاب ، راهبران بزرگ کسب کار Keith Schreiter, Tom “Big Al” Schreiter هستند.

که تصویر کتاب اصلی را مشاهده میفرمایید:

متن معرفی کتاب :

در دوره ای که افراد شغل هایی دارند که از آن متنفرند و همکارانی دارند که آنها را به اجبار تحمل می‌کنند، محل کارشان را دوست ندارند، از اینکه هر روز صبح به سرکار بروند خسته هستند ، بی هدف کار میکنند تا روزی که که بالاخره بازنشسته شوند و …، نتورکر ها تجارتی زیبا دارند که برای رسیدن به اهدافشان مشغول به فعالیت هستند ، و اکنون زمان آن فرا رسیده که مشتاقانه تر و پر شور تر از قبل، کارهای مربوط به رشدشان در بازاریابی شبکه ای را انجام دهند . کتابی که هم‌اکنون در دست شماست و توسط دو استاد قدرتمند و تکرارنشدنی نتورک مارکتینگ، کیت و تام شرایتر نوشته شده است، با داستان‌ها، راهکارها و روش‌هایی که مطرح می‌کند، می‌تواند کمک کند تا یک نتورکر شاد باشیم و از مسیر فعالیت در این تجارت زیبا لذت ببریم. همچنین نحوه کار کردن در این حرفه به صورتی که مشتاقانه انجامش دهیم را به زیبایی توضیح داده و هدفش این است ، کاری کند که هر روز مان در این تجارت را به یک روز شاد تبدیل کنیم.
به‌راستی شاد بودن مهم‌ترین کاری است که یک انسان و به‌خصوص یک نتورکر می‌تواند انجام دهد. شاد بودن یک انتخاب است، این‌که تصمیم بگیرید که خوب بودنِ حالتان را در دست بگیرید. خیلی راحت می‌شود در روزمرگی‌ها غرق شد و فراموش کرد که شاد بودن نیاز به قانون و دلیل ندارد. نتورکر های شاد، شادیشان را به نتایج گره نمی‌زنند بلکه آن‌ها در حین کارهایی که در تجارتشان انجام می‌دهند، شاد هستند.
همین حالا وقتش است که تبدیل به یک نتورکر شاد شویم …

در زیر فهرست مطالب کتاب نتورکر شاد آورده شده است :

این داستان‌های کوتاه چه وجه مشترکی دارند؟
ثروت چیست؟
فرمول ثروت/شادی در کار
راز وحشتناکی که تا به حال گفته نشده
مکالمات‌مان را مطمئن و سرگرم کننده کنیم
اما ما دنبال میانبر هستیم، درسته؟
«فرمول یخ شکنی» که همه می‌توانند از آن استفاده کنند
ترس از رد شدن دارید؟
از فروختن متنفرید؟ پس این کار را انجامش دهید
همه این‌ها خوب به نظر می‌رسد، اما آیا می‌توانم به درستی انجام‌شان بدهم؟
مرحله 1: به پراسپکت‌هایمان گوش دهیم تا ببینم آنها چه مشکلی دارند
مرحله 2: از پراسپکت‌هایمان بپرسیم که آیا می‌خواهند مشکلات‌شان را حل کنند
مرحله 3: متوجه شویم که پراسپکت‌هایمان چه زمانی می‌خواهند مشکل‌شان حل شود
مرحله 4: یک گزینه به آنها هدیه دهیم
مکالمات‌مان را سرگرم کننده کنیم
مشکل اهداف
چرا «در لحظه بودن» مهم است
چرا ماهی‌های پیرانا بیگ اَل را نخوردند؟
چگونه در کلاس پنجم شاگرد ممتاز باشیم
رشد شخصی و توسعه فردی
آیا بیگ اَل می‌تواند سخنگوی مبلّغ رستوران مکزیکی شود؟
جمع‌بندی

در پایان امیدواریم از خواندن این کتاب لذت ببرید.

چرا و چگونه بفروشیم (پارت دوم)

تکنیک های فروش

فروش عبارت است از فرآیندی سه مرحله ای :

  • درک نیازها و منافع مشتری
  • آگاه سازی و ارائه راه حل
  • کسب توافق نهایی با مشتری یا خاتمه فروش
  • مرحله اول ؛ درک نیازها و منافع مشتری

اولین و مهمترین مرحله از فرآیند فروش درک درست نیازها و شناخت منافع مشتریان است. تنها در صورت جوابگویی به نیازهای مشتری است که وی حاضر به خرید یک محصول می شود. هر مقدار که بتوانید نیازهای بیشتر و دقیق تری را به طور مؤثرتر تشخیص دهید می توانید به موفقیت در فروش امیدوارتر باشید.

“در پشت هر خریدی دلیلی نهفته است که البته لزوما نباید منطقی باشد و اغلب احساسی است!”

قیمت مناسب ، کیفیت بالا ، منحصر به فرد بودن و غیره مثالهایی از دلایل مردم برای خرید یک محصول است. اگر تمام دلایل را جمع بندی کنیم به یک قانون کلی می رسیم و آن این است که :

“مردم محصولات را نمی خرند بلکه انواع منافع حاصل از آنها را خریداری می کنند.”

با شناخت در موردنیازهای مشتری ، محدودیتها و انتظارات فردی میتوان به درک درستی از منافع و ضررهای احتمالی محصولات برای ایشان دست پیدا کنید.

برای رسیدن به شناخت ، “صمیمیت و یکدلی” از خصوصیات بسیار مهم محسوب می شود. خود شما به عنوان یک خریدار دوست دارید از چه کسی خرید کنید؟ شاید مناسبترین جواب این باشد که :”دوست دارم از کسی خرید کنم که کم و بیش شبیه خودم باشد.” اکثر مشتریان در صورتی که با فروشنده احساس نزدیکی کنند نظر و مشورت او را برای انتخاب نهایی خود در نظر می گیرند. حال پرسش اینجاست که ؛ “چگونه میتوان این همدلی و صمیمیت را کسب کرد؟”

بهترین روشها برای ایجاد رابطه صمیمی با مشتری عبارتند از:

  • شناسایی عقاید و علایق مشترک و احترام به نظرات و عقاید ایشان
  • هم زبانی
  • پاسخگویی با روی گشاده و تحمل بالا
  • پیگیری مناسبت خرید
  • داشتن توافق کلی  

انواع نیازها

در ابتدا توجه شما را به داستانی عبرت آموز جلب می نمایم :

روزی شخصی یک طوطی خرید ، فردای آن روز آن را برگرداند و به مغازه دار گفت : “این طوطی که صحبت      نمی کند!” مغازه دار پرسید :”چرا در قفسش آیینه ای نمی گذارید؟ طوطی تصویر خود را در آینه نگاه کرده و با آن حرف میزند.” آن شخص آینه ای خرید و رفت اما بار دیگر فردایش برگشت و گفت : “طوطی همچنان صحبت نمی کند!” این بار مغازه دار پرسید : “آیا در قفسش تاب گذاشته اید؟ مگر نمی دانستید که طوطی ها عاشق تاب هستند؟ به محض اینکه تاب بخورد شروع به صحبتمی کند.” این بار آن شخص تابی خرید و رفت. در ادامه روزهای دیگر آن شخص برای طوطی اش ؛ نردبان ، چراغ و خیلی چیزهای دیگر خرید ولی طوطی حرف نزد که نزد تا اینکه یک روز عصبانی وارد مغازه پرنده فروشی شد و گفت : “طوطی مرد!” مغازه دار با افسوس پرسید : “آیا او یک کلمه هم حرف نزد؟” او جواب داد : “چرا! درست قبل مرگش با صدایی ضعیف از من پرسید که مگر در آن مغازه ، غذایی برای طوطیها نمی فروختند؟!”

این داستان مثال خوبی درباره عدم درک نیازها و عواقب نپرداختن به آنها می باشد.

اغلب ما وقتی وارد مغازه ای می شویم که فروشنده آن با شور و شوق فراوان می خواهد محصولی را به ما بفروشد سعی می کنیم تا جایی که در توانمان است مقاومت کرده و به هر بهانه ای که شده دست خالی از مغازه جان سالم به در ببریم! در مقابل وقتی به یک فروشگاه زنجیره ای می رویم ، چند برابر نیازهای واقعی مان با لذت فراوان خرید می کنیم. بعله کاملاً درست است که ؛ “هیچ کس دوست ندارد محصولی به او فروخته شود بلکه همه عاشق خرید کردن هستند.” درک همین نکته ظریف است که سالیانه میلیاردها دلار به جیب صاحبان فروشگاه های بزرگ زنجیره ای سرازیر می کند. تفاوت یک فروشنده موفق یا برنده با یک فروشنده نا موفق یا بازنده در همین نکته نهفته است. فروشنده ای موفق است که بتواند با استفاده از اطلاعاتی که از شخص خریدار دریافت می کند نیازهای ایشان را تشخیص داده و محصولات خود را صرفا در جهت رفع آن نیازها معرفی نموده و بدون اصرار بر فروش “لذت خرید کردن” را به مشتری بچشاند.

همانطور که پیش تر متوجه شدید ، مردم برای رفع نیازها و دستیابی به منافع خرید می کنند. یک فروشنده      نمی تواند و حتی اگر بتواند درست نیست که چیزی را به کسی که به آن نیاز ندارد ، بفروشد.

نیازهای مشتریان در 4 گروه طبقه بندی می شوند:

  1. نیازهای مادی
  2. نیازهای اولیه
  3. نیازهای تطبیقی
  4. نیازهای ترجیحی
  5. نیازهای مادی : نیازها و احتیاجات عملی هستند که مستقیما از طرف مشتری ابراز می شوند. تعدادی از بارزترین انواع نیازهای مادی عبارتند از :
  6. میزان هزینه
  7. زمان / محل
  8. حجم / تعداد
  9. کیفیت / نوع

این گروه از نیازها جزء موانع فروش محسوب می شوند ولی یک فروشنده با تجربه ، مشتری خود را به منعطف بودن در این موارد ترغیب نموده و اثر این محدودیتهای جدی را بر فروش کم می کند. شناخت این نیاز به فروشنده امکان انتخاب گروه محصول مناسب مشتری را می دهد ولی نوع و نحوه انتخاب محصول نهایی را مشخص نمی کند. برای مثال شما قصد خرید لباس دارید ، محدودیتهایی مانند : سایز و مبلغ در دسته نیازهای مادی قرار می گیرند.

  • نیازهای اولیه : گروهی از محرکها ، انگیزه ها و احساسات هستند که مشتری را به انجام کاری ترغیب      می کنند. نمونه هایی از این نوع نیازها عبارتند از:
  • امنیت
  • پرستیژ
  • انطباق با همفکران
  • رقابت
  • شاخص بودن یا میل به شهرت
  • جاه طلبی

شما مطمئناً می توانید این فهرست را کامل تر کنید. حال ببینیم این نیازها چطور فرآیند خرید را متأثر می سازند؟ برمی گردیم به مثال خرید لباس ، شما برای شرکت در مهمانی رسمی قصد خرید دارید در نتیجه نیاز به شیک بودن شاخص بودن و تحت تاثیر قراردادن سایرین به شما حکم می کند که لباسی با مارک مشهور و هزینه ای بیشتر خریداری کنید. فروشنده موفق با درک این نیازها مناسب ترین محصولات را به شما ارائه می نماید.

مشتریان اغلب نیازهای اولیه خود را به وسیله محصول و گاهی با انواع دیگر خدماتی که در کنار محصول دریافت  می کنند از جمله ؛ برخورد خوب و توام با احترام فروشنده با خریدار ، تضمین ها و میل به همکاری در آینده و غیره ارضاء می کنند.

  • نیازهای تطبیقی : هر پیشنهاد ارائه شده از طرف فروشنده باید با استانداردها ، باورها و نگرشهای مشتری مطابقت داشته باشد ، در غیر این صورت فروش انجام نمی گیرد. شما می بایست این نیازها را در خریدار کشف کنید. برای مثال در خرید لباس برای مهمانی رسمی هیچگاه از لباسهای اسپرت که ممکن است فروشنده نابلد به شما پیشنهاد کند استقبال نمی کنید. این لباس ها هر چند از نظر سایز و مارک بسیار مناسب باشند ، ولی به طور قطع با نیاز شما که رسمی بودن است تطابق ندارند.
  • نیازهای ترجیحی : مشتریان اغلب از بعضی چیزها بیشتر و از بعضی چیزهای دیگر کمتر خوششان می آید و حتی گاهی از چیزی متنفر هستند. این ترجیحات لزوماً به اهمیت و شدت نیازهای مادی نیستند و آنها می توانند با در نظر گرفتن بعضی شرایط از این ترجیحات صرف نظر کنند. شما می توانید با شناسائی این ترجیحات و تلاش در جهت برآورده نمودن آنها به نتایج سریع و مثبت دست یابید. در مثال ما وقتی فروشنده از سلیقه خاص شما در مورد یقه کت اطلاع پیدا کند به راحتی میتواند مدلهای مناسب را به شما ارائه نماید.

نکته بسیار مهم : نیازهای مشتری مشخص می کنند ، چه ویژگی هایی از محصول جزء منافع و کدام یک جزء نقاط ضعف آن هستند در نتیجه ممکن است منافع یک محصول برای یک مشتری نقطه ضعف همان محصول باشد برای مشتری دیگر.

کشف نیازهای مشتری

اگر خریدار شما را پیدا کرده باشد با مطرح کردن پرسش هایی نظیر : “چطور میتونم کمکتون کنم؟” می توانید نیازهای مشتری را کشف کنید. در مواردی که شما به مشتری مراجعه می کنید کار به مراتب پیچیده تر میشود. در این حالت ابتدا با پرسش هایی حاشیه ای که به طور مستقیم با محصولی که ارائه می دهید در ارتباط هستند ، نیاز مشتری را کشف نموده مانند ؛ “در حال حاضر چه نوع لوازم آرایشی مصرف میکنید؟” یا “چی شما رو برای استفاده از این برند خاص ترغیب کرده؟” و یا “بهتر نیست ، محصول جدیدی رو با مشخصات خاص امتحان کنین؟” سپس “مشتری احتمالی” را به “مشتری” تبدیل و فرآیند فروش را تکمیل نمایید. همچنین این پرسش ها ضمن روشن کردن بخشی از نیازها ، موجب می شوند که مشتری در مورد گرفتن اطلاعات محصولات شما مشتاق تر شود.

نکته بسیار مهم :پس از شناسایی نیازهای مشتری بهتر است یک بار با پرسشی ، این نیازها با خود مشتری تطبیق داده شود تا نکته ای نگفته باقی نماند. در مثال خرید لباس فروشنده می پرسد که : “اگه درست فهمیده باشم ، شما یک کت سایز 50 با رنگ سورمه ای و برند Z و در حدود قیمت پانصد هزار تومان برای مهمانی خیلی رسمی نیاز دارین ، درسته؟”

کسب تعهد مشتری برای خرید کردن

گاهی در زمان کشف نیازهای مشتری خود ایشان متوجه نکاتی می شود که باعث دو دل شدنش برای خرید        می گردد و با مطرح کردن موارد جدیدی شما را گیج می کند.

در این موارد قبل از ادامه فرآیند فروش می بایست از خرید کردن مشتری اطمینان حاصل کنید. جملاتی مانند ؛ “اگه من بتونم ثابت کنم که محصول ما این نیاز شما را برآورده میکنه ، آیا حاضرید اون رو امتحان کنین؟”      می تواند قصد خرید یا عدم خرید مشتری را آشکار کند. به این شکل که اگر پاسخ ایشان مثبت بود نشانه ادامه فرآیند فروش است ولی اگر پاسخ منفی مانند ؛ “وقت ندارم و خیلی سرم شلوغه” باشد ، شما می بایست همزمان با ریشه یابی این واکنش زمان دیگری را نیز برای ادامه فرآیند فروش هماهنگ نمایید. برای مثال ؛ “اصلاً اشکالی نداره ، اگه پرسشی در مورد محصولات داشتین راحت باشین ، از طرفی هم می تونیم فرصت دیگه ای راجع به اون صحبت کنیم ، کی براتون بهتره؟”

نکته مهم : هیچ وقت به مشتری برای خرید فشار نیاورید زیرا علاوه بر از بین بردن احتمال خرید ایشان در آینده ، باعث از بین رفتن غرور شغلی و پرستیژ کاری شما نیز می شود.

پایان پارت دوم

چرا و چگونه بفروشیم (پارت اول)

مقدمه:

واقعیت هر چقدر هم تلخ و گزنده باشد ، باز هم از الفاظ ساختگی و دور از حقیقت خیلی بهتر است. به همین علت در روند نوشتن مطالب سعی کردم واقع گرایی را تمام و کمال رعایت کنم.

طبق یک نظرسنجی از هر ده نفر ، نه نفر با فروش مشکل دارند. براستی چرا؟ چه چیزی باعث بوجود آمدن همچین نگرشی می شود؟ جواب بسیار ساده است! “آن نه نفر ، نمی دانند که فروش چیست؟”

ما انسانها همواره از ناشناخته ها هراس داریم ، در نتیجه عدم درک درست مفهوم فروش باعث ایجاد وحشت از آن می شود. فروش یعنی هر چیزی که علاقه مند هستید به دیگران ارائه دهید برای مثال : هر بار که شما لب به سخن می گشایید در واقع فروش انجام میدهید. چگونه؟ وقتی سخن می گویید افکار و نظرات خود را در اختیار شنونده قرار داده و به او می فروشید و همچنین شنونده مانند یک خریدار با گوش کردن و یا اختصاص زمان به شنیدن سخنان ما آنها را می خرد. به همین سادگی . . .

یک مذاکره شغلی ، مصاحبه استخدامی ، بحث خانوادگی و حتی مذاکره بین سران کشورها نمونه های دیگری از فروش می باشند.”فروش کالا و خدمات تنها نوعی دیگر از فروش محسوب می شوند.” مباحثی که در ادامه می آیند ، عمومی و کلی هستند و شما می بایست با تطبیق این مطالب با شرایط و موقعیت خود از آنها بهره مند شوید.

اهمیت فروش : انواع کالاها و خدمات با صرف هزینه های بسیار به وسیله شرکتها ؛ طراحی ، تولید ، انبار و عرضه می شوند ولی اگر تنها عملیات فروش از این چرخه حذف شود کل فرآیند متوقف خواهد شد. در نتیجه :

“فروش مهمترین رکن یک سازمان است.”

فروشنده موفق کیست؟

فروشنده موفق به سادگی فروشنده ایست که جذابیت برای مشتریش ایجاد می کند و باعث فروش محصولات و خدمات خود می شود. در گام اول برای ایجاد این جذابیت ، داشتن ویژگی های شخصیتی زیر ضروری است :

  • داشتن تمایل و انگیزه برای بهبود وضعیت موجود
  • آمادگی برای یادگرفتن تکنیک های فروش
  • تمایل و شور و شوق به کسب موفقیت و درآمد
  • ظاهر آراسته
  • غرور شغلی ، حرفه ای و سازمانی
  • مهارتهای ایجاد ارتباط با سایرین
  • صداقت و امانت داری
  • علاقه مندی به مردم و آماده کمک بودن
  • رفتار گرم
  • حافظه مناسب
  • آمادگی برای کار سنگین
  • کنترل احساسات و تقویت منطق
  • صبر
  • سلامتی و نشاط
  • ریسک پذیر بودن
  • دوراندیشی
  • توانایی مشاوره دادن به سایرین
  • دارا بودت قوه خلاقیت
  • قابلیت پیروزی بر ترس
  • شوخ طبعی
  • نگرش مثبت
  • خود اتکایی و اعتماد به نفس
  • نقد پذیری
  • صمیمیت و یکدلی

همانطور که ملاحظه نمودید فهرست ویژگی های شخصیتی که باعث ایجاد جذابیت در مشتری می شوند ، طولانی است. دلیل این موضوع شاید این باشد که روابط اجتماعی در دوران ما به مراتب دشوارتر و پیچیده تر از گذشته است در نتیجه موفقیت یا شکست در فروش در گروی نحوه ارتباط و تعامل سازنده فروشنده با سایرین می باشد. بعضی از موارد ذکر شده کاملا واضح هستند ولی تعدادی نیز نیاز به توضیح دارند.

اگر مشتریان به صداقت و امانت داری فروشنده باور نداشته باشند هرگز از او خرید نمی کنند و یا اینکه هیچ مشتری علاقه ندارد تا پول خود را به افراد سرد و بی تفاوت نسبت به دیگران بدهد ، لذا باید خونگرم و مشتاق به کمک به سایرین باشید.

داشتن غرور شغلی به این معناست که باید نسبت به شغل خود ، شرکتی که در آن شاغل هستید ، محصولات و مهمتر از همه سازمان فروشی که خود عضوی از آن هستید ، احساس غرور کنید و فروش را نه صرف کسب درآمد بلکه برای موفقیت کل سازمان فروش تان انجام دهید.

تنها در صورتی که انگیزه و شور و شوق برای موفقیت و تغییر وضعیت موجود ، با سخت کوشی و بهبود تواناییهای خود داشته باشید در کار خود به موفقیت میرسید. در عین حال منطقی بودن و کنترل احساساتی نظیر ؛ خشم ، یأس و دلسردی نیز بسیار اهمیت دارد.

ریسک پذیری به معنای اقدام به کارهای برنامه ریزی نشده و یا در اصطلاح “دل به دریا زدن” نیست بلکه “اقدام به موقع” است. بسیاری از موقعیتهای فروش به دلیل ترس از شکست از دست می روند.

هیچ کسی در فروش نمی تواند بیشتر از خودتان به شما کمک کند پس با توکل بر خدا می بایست به خود اتکاء کنید و اعتماد به نفس داشته باشید. هیچ گاه شکستهای خود را بر گردن دیگران نیندازید و همواره برای بهبود عملکرد خود ، آنها را مرور کرده و مورد نقد قرار دهید.

ترس از شکست ، جواب منفی شنیدن و روبرو شدن با افراد ناشناس از معمول ترین مواردی است که گاهی ممکن است به آنها دچار شوید. در این مواقع باید بدانید که “نه” گفتن مشتریان به علت داشتن مشکلات شخصی با شما نیست و تنها به این معناست که”در آن لحظه” محصولات یا خدمات شما برای آنها مناسب نیستند و نیازهای ایشان را مرتفع نمی کنند لذا در این موارد به هیچ وجه مسئله را شخصی تلقی نکنید و بدانید که موفق ترین فروشندگان دنیا تعداد شکستهایشان بیش از موفقیتهایشان بوده است و تفاوت اصلی آنها با سایرین فقط این بوده که دلسرد نشده و از شکستهایشان پلی به سوی پیروزی ساخته اند. ایشان همواره می دانند تنها در دو صورت عدم آغاز کار و یا رها کردن آن ، “شکست نهایی” حاصل می شود.

مهمترین ویژگی فروشندگان موفق نگرش مثبت آنهاست. شما باید افرادی مثبت اندیش باشید تا بتوانید فضای مناسب برای فعالیت ایجاد کنید و مشکلات مشتریان را به نحو احسن حل نمایید.

“نگرش مثبت ، توانایی دیدن موقعیت هادر زمانی است که دیگران تنها مشکلات را می بینند.”

پس به طور خلاصه می توان گفت که موفقیت در فروش به چهار عامل اصلی بستگی دارد :

ویژگی های شخصیتی ، نگرش ، تکنیک های فروش و ایجاد سازمان فروش.

درباره ویژگی های شخصیتی و نگرش به همین مقدار مختصر که ذکر شد قناعت می کنم البته توصیه اکید می شود که در زمینه ویژگی های شخصیتی به کتاب : “صفت های بایسته یک رهبر ، اثر : جان ماکسول” و در زمینه نگرش به یکی از بهترین کتاب های منتشر شده تاکنون به نام : “بیندیشید و ثروتمند شوید ، اثر : ناپلئون هیل” مراجعه نمایید. هرچقدر در زمینه رشد فردی خود تلاش کنید در زندگی انسان موفق تری هستید. در ادامه تکنیک های فروش و روش ساختن سازمان فروش به طور کامل بررسی خواهد شد.

پایان پارت اول

جلسه هفتگی ۱۴۰۱/۱/۱۵

سلام ودرود.
جلسه هفتگی امروز باسلام واحوالپرسی مدیرجلسه سرکارخانم ساراصفری استارت خورد.سپس خانمهای فعال نیز باسلام واحوالپرشی،عملکردی هفته گذشته درایام تعطیلات سال جدید و همچنین تجارب بدست‌آمده درامرفروش ومشاوره محصولات
صبحت کردند.
سپس خانم غلامی یکی ازنماینده های پرانرژی باسفری که به شمال داشت باروش جدیدعصرانه های فیروزه ای درمنازل اقوام وبستگان ودوستانش اقدامات مفیدی برای فروش انجام دادن که منجربه معرفی محصولات پوستی ودرنتیجه کسب درآمدوتجارب بسیارخوبی شدتابقیه اعضای شرکت کننده بتوانن ازصبحتهای ایشان برای بیشبرد اهدافشون استفاده کنند.
سپس نوبت به خانم پژمان رسید،باتوجه به اینکه ورودی جدیدجلسه بود،بااشاره به اینکه روزمعلم دربیش هست واین بهترین فرصته تا بتونیم درمدارس عطریات شرکتمون که بهترین وبارزش ترینه رابعنوان هدیه درنظرگرفت تا بدین تربیت مخاطبان بیشتری جذب محصولاتمون قرارگیرند.
درنهایت هم حضورخانم ایل بگی نماینده جدیدالورود بامعرفی خودشون با نماینده ها آشنا وازورودشون برای کسب درآمد بیشترصبحت کردند.
سپس خانم صفری درارتباط باصبحت های مطرح شده به بحث win-win (برنده-برنده)
که مطلب بسیارمهمی دربازاریابی شبکه ای هست پرداختندوخواستاراین شدندکه همه
نماینده هاباید روزانه با بالاسری هایشان درارتباط باشندتاباعث رشدهمگی الخصوص خودشون شوند.
درانتهاء سرکارخانم مهدوی یکی ازبخشهای جذاب وپرطرفدارمخاطبان کتاب
(انگیزه در60 ثانیه) ترجمه آقای حمزه علیزاده
که درمورد مباحث مهم خودشناسی
،ضمیرخودآگاه و ناخودآگاه ،که اکثرافراد
متاسفانه تحت کنترل این ضمیرهستن(ناخودآگاه)، رونقدوبررسی قرارداده وسرانجام با چالش مطرح شده ازطرف خانم صفری تاهفته دیگر، هرنماینده بایدازتجربه خوددرارتباط باکنترل کردن ضمیرناخودآگاه ، ختم جلسه رواعلام فرمودند.
باسپاس مهنازمیرزایی

برترین های رده دار اسفندماه1401

لیست برترین های رده دار به ترتیب فروش سازمان در اسفندماه 1401

نام و نام خانوادگیاستان-شهرمحل سکونترتبه سازمانی
حمزه علیزاده صیقلانگیلان-صومعه سراراهبر *
حسن شیرزاد لاسکیگیلان-رشتراهبر *
حامد کشتکار دافچاهیگیلان-خمامراهبر *
پانته آ شمس الدینگیلان-رشتمدیرفروش ***
سارا صفری دریا سریگیلان-صومعه سرامدیرفروش***
زهرا پورمحمدجانی کلاچاییگیلان-خماممدیرفروش***
محمدابراهیم مسعودیگیلان -رشتمدیرفروش *
افسانه عصارینگیلان-رشتمدیرفروش *
زینب روستایی ناصرکیادهگیلان-رشتمدیرفروش **
زهرا علیدوستی شهرکیچهارمحال وبختیاری-شهرکیانمدیرفروش **
میترا مهدوی سیاه اسطلخیگیلان-رشتمدیرفروش **
سهیلا کرمیچهارمحال وبختیاری-بلداجیمدیرفروش **
زهرا فعال زادهگیلان-رشتمدیرفروش **
زهرا مالکیچهارمحال وبختیاری-شهرکیانمدیرفروش **
مهدی رستمیهمدان-همدانمدیرفروش **
فهیمه پورکاظمیالبرز-فردیسمدیرفروش *
طوبی میرزایی پس ویشهگیلان-رشتمدیرفروش *
خدیجه میرزایی ویشکاییگیلان-رشتمدیرفروش **
سمانه قاسمی پور کلاچاهیگیلان-خماممدیرفروش *
ابوطالب شیرزاد لاسکیگیلان-رشتمدیرفروش *
حسام کشتکار دافچاهیگیلان-خماممدیرفروش *
زیبا میرزایی سئینگیلان-رشتمدیرفروش *
لیلا لطافت کلاچاهیهرمزگان-بندرعباسمدیرفروش *
طاهره آگاهگیلان-رشتمدیرفروش *
علیرضا پوراکبر خشت مسجدیگیلان-رشتمدیرفروش *
مائده شمس الدینگیلان-رشتمدیرفروش *
طاهره یگانه گوی مقدمگیلان-رشتمدیرفروش *
دپارتمان بین المللی عقابها

برترین های فروش اسفند 1401

معرفی برترین های فروش شخصی اسفند ماه 1401( نفرات اول تا دهم )

نام و نام خانوادگیاستان-شهر محل سکونت
زهرا مالکی شهرکیچهارمحال بختیاری- شهرکیان
زهرا فعال زادهگیلان- رشت
خدیجه میرزایی ویشکاییگیلان- رشت
مهدی رستمیچهارمحال بختیاری- بلداجی
میترا مهدویگیلان- رشت
حسن شیرزادگیلان- رشت
زینب روستاییگیلان- رشت
سعید قدسیگیلان- رشت
ربابه فلاح عطاطلبگیلان- رشت
نیلوفر بنیاد دستگردیاصفهان-فولادشهر
دپارتمان بین المللی عقابها

جلسات هفتگی

⭐به نام آن که هر چه داریم از اوست⭐
دوستان توانمندم سلام امیدوارم حالتون عالی باشه
امروز ۱۴۰۱/۱۱/۲۵طبق‌روال همیشگی تیم جلسه هفتگی ما رأس ساعت۳عصر برگزارشد.
شروع با صحبت های ارزشمند لیدر خانوم پورمحمدجانی عزیز درخصوص تخفیفات محصولات برای روز ولنتاین که ادکلن هامون تا ۵روز در تخفیف هستند و نهایت استفاده رو ازشون ببریم.
با سوالی از همکاران ادامه دادند که اقدامات شما در این هفته هرچه که بوده هرکسی که دوست داشت بیاد توضیح بده
خانوم طوبی میرزایی در مورد جلسات درون سازمانی که در هفته داشتند که بسیار عالی بود همجواری و همنشینی در کنار اعضای تیمشون و فروشی که درهفته داشتن و بازخوردی که ازچندین ماه پیش محصولات رو بفروش رسونده بودن و مشتریان بسیار بسیار راضی بودند از جمله از نمک دریایی اسطخودوس و گل محمدی که برای عفونت بانوان استفاده میشه بازخورد بسیار بسیار خوب و عالی ای داشتند.
خانوم پورمحمد جانی درمورد 👌تعهد👌شروع کردند به صحبت و ازهمکاران پرسیدند از نظرشما تعهد چه معنی ای داره؟
اول خانوم فعال زاده گفتند اگر ت رو از تعهد بردارین عهد میمونه
یعنی عهد به خودت،به هدف هایی که داری هم توکار هم توزندگی ،به هدف هات،به بالاسری ،چیزیه که درونیه،توقلب خودته که اگرم نخوای ولی باز انجامش بدی،ولی چیزیه که مهمه اول باید بخودمون تعهد داشته باشیم
حرف یک فرد معروف و انگیزشی درایران رو زدند که یکی از شاگرداش ازش پرسید شما هیچوقت حالتون بدنمیشه؟گفت چرا اتفاقا،امروز دپرسم ولی نشون داد در استوری های بعدش که حالم بده ولی کلاسم رو برای شاگردام میرم،تو استوری بعد نشون داد ولی ورزشم رو میکنم،کارهام رو انجام میدم و…..
خانوم پورمحمد جانی درادامه :تهعد از ریشه عهد و پیمان میاد طرف به این فکر نمیکنه حالش خوبه یا بده به این فکر میکنه که باید اون کار رو انجام بده.
تودانش یک کاری رو داشته باش فرصتم داشته باش ولی تعهد نداشته باشی قدم از قدم برنمیداری
وقتی توفیلم مورد علاقت پخش میشه مثلا خاموش کنی تلوزیون رو و بگی دارم میرم جلسه یا مثلاکتابم رو بخونم.
بعد خانوم فریدا محمد علی نژاد گفتند:تعهد مثل این میمونه که خودم مسئولم که دراین شرکت اومدم باید کارم رو انجام بدم یعنی مسؤلیت پذیرم و بچشون رو مثال زدن که مثل این میمونه که من نسبت به بچم مسؤلییت پذیرم .
ادامه خانوم پورمحمدجانی:ما تو مسیری قرارداریم در واقع مثل یک ریل میمونه ما خودمونو مثل یک قطاری در نظر میگیریم که نباید ازریل خارج بشه
🌹برای اینکه ما بخوایم رو ریل باشیم::««»»
باید آموزش ۷گام روی ریل ماندن رو ببینیم که جزء آموزش های تکمیلی هستش:
این آموزش برای کسانی که میخوان رشد کنن هدف دارن میخوان لیدر بشن هرموقع که یک اطلاعاتی گوش میدی دیدگاهت هم همونطور رشد میکنه.
✔️۱تعهد زمانی: ما در طول هفته چقدر برای نتورکمون زمان میزاریم ؟ اگر میخوام پولداربشم راهش چیه؟ بایدتلاش کرد در راستای کاری که داره انجام میده بتونه پول دربیاره مثلا کسی که ۱۰میلیون در ماه حقوق داره درسال میشه ۱۲۰میلیون درحالت خوشبینانه ۲۰میلیون خرج کنه ۱۰۰میلیون بمونه بعد ۵سال بشه ۵۰۰میلیون تازه میتونه یه ماشین تقریبا خوب بگیره این فرد هر روز داره میره سره کار،تعطیلات اکثرأ سره کاره ،خانواده رو در طول روز که سره کاره نمیبینه…… ___شاید بعضی ها هدف بزرگ ندارن
شاید یک خانوم به این آیتم های بزرگ مثل کارخونه داشتن فروشگاه داشتن فکر نمیکنه…
نتوررک مارکتینگ میتونه ماهی ۱۰میلیون به بالا به ما درآمد بده اگر تعهد داشته باشیم
⭐تعهد زمانی:اگر ما در طول روز ۱۵ساعت خوب و مؤثر وقت بزاریم عالیه،پرزنت کار و محصول بزاری،کتاب بخونی
🌹رندی گیج :تعهد به دویدن این نیست که همه روزها بدوی إلا روزهای بارانی،تعهد به دویدن یا میدوی یا خیس میشوی یا دویدن را کنار میگذاری
زمانی آدم های متعهدی هستیم که در شرایط سخت دوام بیاوریم.
۴_تا۵ساعت پشت هم جلسه داری ولی خسته ای ولی بازم اون جلسه رو براشون بری بخاطر اهداف و رویاهات
کمک کنم افراد مجموعم رشد کنن خودمم رشد میکنم موضوع وین وینه‌….
یعنی تعهد به ارزش های کار
یکی از ارزش های مهم خودمونیم و رویاهامون
زمانهایی که ما دچار لغزش میشیم که افراد برای پرزنت به من نه گفتن ناراحت بشیم دلگیر بشیم بگیم چرا بما گفت نه
باید روی خودمون کارکنیم تا جواب های بعله بشنویم
ممکنه اذیت بشیم تسلیم بشیم اما نباید کم بیاریم چون گل و بلبل نیست که همه بله بگن اگر چالشی نباشه که مسیر لذت بخش نیست.
✔️ضعف و قدرت درکناره همه که معنی پیدا میکنه✔️
معنی نقطه قوت اینجاست که مشخص میشه
⭐فرق آدمهای موفق و ناموفق همین تعهده⭐
تعهد،قلبیه،درونیه
مثل مادری که برای بچش بیدارمیشه ولی خاله شاید بیدارنشه و تعهده رو نداشته باشه‌.
اگر تعهد قلبی داشته باشیم رشد ایجاد میشه
اگر این گام رو بلد نباشی و درونی نباشه درتو ،روی ریل نمیمونی.

فقط یک نفر میتواند از من قهرمان بسازد
امسال این هشتگ تیم دپارتمان بین المللی عقاب های پرشین وی هستش
تعهدی که یک قهرمان دارد
خانوم میرزایی اینجا پرسیدن دغدغه بعضی از اعضای تیم این هستش که من درطول روز بخوام تایم بزارم کارانجام بدم جلسه بزارم ولی کسی رو ندارم
افراد دور و اطرافم کم هستن و لیستی ندارم وبه لیستم که گفتم همه نه گفتن چه باید کرد؟؟؟؟؟
خانوم پورمحمد با سوالی مطرح کردند
که آیا اون فرد به این فکر میکنه که چطور لیست رو ایجادکنم؟؟؟؟
به این فکر کنه که افرادی هم دقیقا مثل تو هستن و وجوددارند که دارن فروش انجام میدن و تیم میسازن
✔️همیشه از خودت سوال خوب بپرس✔️
ارتباط بگیر
جاهای مختلف برو بشین بگرد ارتباط موثر بگیر و باآدمهای جدید برای موفقیتت آشنا شو
و به دید یک شکارچی افراد رو نبینیم که این بده….
و پایان……
.

گردآورنده: طوبی میرزایی مربی سازمان

لژیونرها

لژیونرها ۵ بهمن


تاپ لیدر جناب آقای علیزاده جلسه لژیونرها را با صحبت های ارزشمندشان شروع کردند:
در این جلسه به یکی از مهم ترین آیتم های نتورک مارکتینگ پرداخته میشه، نکته ی خیلی کلیدی برای افرادی که درآمدهای بالا می‌خواهند چون در هر بیزینسی هیچ کسی نمی تواند بدون داشتن این آیتم به موفقیت برسد و بدون آن نمی توان به آزادی مالی زمانی رسید.
بازاریابان شبکه ای موثر ۷ عادت دارند.
عادت اول در این کتاب عامل بودن است.
بازاریابی شبکه ای یعنی عامل بودن.
عامل،فاعل و منشا اثر باشیم.یعنی شرایط هرچیزی که باشه این شمایید که تصمیم می گیرید.
شما نمیتونید دلار رو کنترل کنید اما می تونید درآمدتون رو کنترل کنید.یعنی اون چیزی رو که می تونی تغییر بدی روش تمرکز کن.
“فراتر از شرایط عمل کن”
تاپ لیدر در ادامه به داستانی از کتاب بازاریاب شبکه ای موثر اشاره کردند:
“داستان موفقیت لِنی اونس”
وقتی کار به لنی معرفی شد ، در هفته نزدیک به هشتاد ساعت کار می کرد. با این حال می دانست که تنها راه رسیدن به نتیجه ، معرفی کار به حداکثر افراد است . لنی تصمیم گرفت که دیگر هرگز ناهار را تنها نخورد ، پنج روز در هفته کار کند و روزانه کار را دسته کم به ۲ نفر معرفی کند . در سال اول، لنی کار را به ۵۲۰ نفر معرفی کرد . نود درصد آنها به لنی نه گفته بودند ولی ده درصد بله گفتند . در نتیجه در سال اول پنجاه و دو نفر را جذب کرد . جالب اینجاست که ورق های بازی هم پنجاه و دو تا است . در هر دسته ورق چهار تک خال موجود است . همین تعداد هم بودند که به لنی کمک کردند . زیرا در بین آن پنجاه و دو نفر ، او چهار تک واقعی داشت . ظرف چهار سال بعد لنی و چهار تک او بیش از بیست و سه هزار نفر را وارد کار کردند . در واقع خصلت عامل بودن موجب موفقیت لنی شد. او ابتکار عمل را به دست گرفت و باعث موفقیت خود شد .
لنی تصمیم گرفت خودش کننده کار باشه،نگفت آپلاینم تو بیا…
عامل بودن یک عادته،یک ذهنیته،یک نگرشه. اگر آپلاین من روزی ۱۱ ساعت کار نمیکنه، من کار میکنم.
تفاوت بین بازاریابان عامل و منفعل تفاوت بین شب و روز است ، صحبت من تفاوت ۵۰۰۰٪ هستش.
آنهایی که کننده ی کارند واقعا نتیجه می گیرند. این یک تفاوت چشم گیره.
در این قسمت از جلسه لژیونرها تاپ لیدر چند نمونه مثال صحبت های آدم منفعل و عامل از کتاب بازاریابان موثر بیان کردند:
منفعل: من نمی توانم به جشن سالانه شرکت بروم.
عامل: من تصمیم می گیرم به جشن سالانه شرکت بروم.
منفعل:مردم نمی خواهند به صحبت های من گوش بدهند.
عامل:من طوری کارم را معرفی میکنم که مردم گوش بدهند.
منفعل:دیگر کسی به ذهنم نمیرسد.
عامل:من تصمیم می گیرم که ۱۰ نفر جدید اضافه کنم.
منفعل:کاش وقت بیشتری برای پراسپکتینگ داشتم.
عامل:من وقت بیشتری برای پراسپکتینگ جور میکنم.
مهم نیست اوضاع به چه ترتیب باشه،من می خواهم عامل باشم و تمرکز روی حلقه ی درونی خودم بزارم و کار کنم
تصمیم بگیر که عامل باشی.
لِنی اِوِنس بعد از ۴ سال مولتی میلیاردر شده ، روزی ۱۱ ساعت کار کن،بعد ۴ سال برداشت کن.
هر روز کارت رو معرفی کن.
در ادامه لیدر بزرگوار جناب آقای شیرزاد در خصوص عامل بودن به نکات ارزشمند زیر اشاره کردند:
هر چه که داریم در این دو ماه پایانی سال باید بزاریم و پر افتخار وارد سال جدید بشیم.
این ماه پایه ای بشه برای خیلی از ماه ها.
تو عملکرد پایان سال همین عامل بودنِ که مهمه.
از تجربیات مفید افراد موفقی مثل لنی اونس به صورت رایگان بهرمنده بشیم.
“عامل بودن پذیرش ۱۰۰٪ مسئولیته”
به عنوان یک عامل به خودت قول بده.
عامل ها همه چیز را می پذیرند و نمیذارند شرایط قربانیشون کنه.
خودشون میشن منشأ اثر.
“تمام افرادی که در نتورک مارکتینگ به ثروتی عظیم رسیدند عامل اند”
آقای دگستر یاگر مثالی برای اوج عامل بودنه، با تمام محدودیت هایی که داشت نفر اول درآمدی نتورک مارکتینگ در دنیا شد.
گریزی بزنیم به کتاب “انگیزه در شصت ثانیه”
اجسام در حال حرکت تمایل به حرکت کردن دارند.
دومین منفعت عامل بودن اینه که در سطح انگیزه ما تاثیر میزاره.
سومین عامل تکثیره، لنی اونس ۴ نفر فرد عامل از خودش تکثیر کرد.
اگه تو عامل باشی، سازمانت عامل میشه ، هر عملکرد تو تکثیر میشه،  خلاقیتت در مدل انجام ممکنه متفاوت باشه ولی عامل بودن تکثیر میشه.
ما یک سیستم تکثیر هستیم، آنچه من باشم در سازمان ما تکثیر میشه.
برای اینکه عامل باشیم یه راهکاری وجود داره:
برنامه ریزی اقدامات روزانه.
با اثر مرکب می تونیم به سطح بالایی از موفقیت برسیم.
به یک فرد اتوماتیک عامل تبدیل شو.
عامل بودن باید یه عادت بشه.
برنامه روزانه داشته باش، برنامه ای که ۱۰۰٪ انجام بشه.
به خودت جایزه بده.
۱.وقتی عاملی،عامل بودن تکثیر میشه. عاملانه فکر کن،عاملانه کار کن که باعث تصاعد میشه.
۲.وقتی عاملی این باعث انرژی بیشتر تو میشه،چون تو در حرکتی.
در ادامه لیدر جناب آقای کشتکار به نکات ارزشمندی در خصوص عامل بودن اشاره کردند:
عامل بودن موضوع بسیار مهم و حیاتی است، آیتمی که باید به شدت بهش توجه کرد.
عامل بودن یعنی مسئولیت خودت رو بپذیری و نندازی گردن بقیه.
آدم های عامل رفتارشون حاصل تصمیم و انتخاب آگاهشونه. تنها آیتمی که مدام در چالش های نتورک مارکتینگ باهاش دست و پنجه نرم می کنیم و باعث ادامه دادنت میشه،عامل بودنه.
اگه عامل باشی و عاملانه فکر کنی یه آدم موفق میشی.
بزار یه مثال خنده دار بزنم!
فکر کن تو خونت رو مبل نشستی و تلویزیون نگاه می کنی و یهو یه ماشین میاد تو دیوار خونت و دیوار و خراب میکنه و تو هم آسیب می بینی! عامل بودن میگه اینجا هم خودت رو مقصر بدون ، تو خونت رو جایی ساختی که در ماشین رو بوده.
این خصلت ذهن ماست که دنبال مقصر میگرده.
عامل بودن میگه که خودت رو مسئول ۱۰۰٪ اتفاقات پیرامون بدون.فلش مقصر بودن رو سمت خودت بیار.
عامل بودن رشد میاره،برای اینکه بتونی رشد کنی باید عامل باشی. توی نتورک مارکتینگ افرادی که درکی از عامل بودن ندارند میگن: من نمیتونم بفروشم، به این دلیل و آن دلیل تیم ندارم، بالاسریم کمک نمیکنه، شرکت من بزرگ نیست و…
“اگه خودت رو منشأ اثر بدونی،خودت رو مقصر میدونی”
آدم عامل دنبال خلق کردنه، کسی که عامله خلق میکنه. آدمایی که عاملند اثرگذارند و آدم ها دنبال انسان های تأثیر گذارند.
“اگر میخوای اثر انگشت سازمانت باشی باید کننده کار باشی”
آپلاینت پیگیر تو نیست،خب نباشه! تو خودت رشد رو ایجاد کن.
“هرجایی که تو در نتورک مارکتینگ در رشد بودی مطمئن باش عامل بودی و اگه رشد نداشتی مطمئن باش منفعل بودی.”
آدم های منفعل یاد نمیگیرند که یک راه حل ایجاد کنند ، فقط میخواهند که شاد و موفق باشند ولی منفعلانه همش ناله می کنند و دنبال خلق نیستند.
*تلنگر:
در نتورک مارکتینگ خودت چقدر عامل بودی؟ از امروز تصمیم بگیر، عامل باشی.
مثلا برنامه پاتلاگ میچینی و هوا بارونی میشه، زود تصمیم نگیر که کنسلش کنی، آدم عامل تصمیمش رو انجام میده.
انسان عامل تسلیم شرایط نمیشه، شرایط جدید رو میسازه.
عامل بودن قدرت میاره.
عامل بودن، تکثیر درستی داره.
آدم های عامل تو یادها می مونن.
و جمله پایانی لیدر کشتکار در انتهای جلسه لژیونرها:
“کننده ی کار،خودت باش تا زندگیت رو تغییر بدی”

گردآورنده: زهرا پورمحمدجانی مربی سازمان

جلسات هفتگی

ه نام خالق عشق و اندیشه
همراهان عزیز سلام امیدوارم که عالی باشین امروز سه شنبه ساعت ۳عصر جلسه هفتگی سازمان ما مورخ ۱۸/۱۱/۱۴۰۱ شروعش با صحبت های مربی عزیز خانوم پورمحمد جانی شروع شد
اینکه پایان سال نزدیکه و سعی کنیم قشنگ و با موفقیت به اتمامش برسونیم
🌻ما یک سری کارهاداریم که در نتوررک باید انجامش بدیم ک به موفقیت برسیم از ما پرسیدن بنظر شما اونها چیه؟
اول خانوم خباز نژاد صحبت کردن گفتن بنظر من ارتباط با بالاسری مهمه،پایه جلسات و آموزش ها باشیم مهمه
نفر بعد خانوم طوبی میرزایی:گفتند که هرماه فروش و تیم سازی و پراسپکتینگ داشته باشیم طوری نباشه که یکماه بفروشیم ماه بعد فروشی نداشته باشیم یا روی تیم سازی کاری نکنیم
و آموزش هایی ک میبینیم رو عملی کنیم
در ادامه خانوم پورمحمد جانی عزیز سوالی مطرح کردند که❌چی باعث میشه که بعضی از افراد انجامش ندن؟؟
خانوم طوبی میرزایی درادامه گفتند مثلا ترس
افراد میترسند که به اطرافیانشون به لیستشون محصول معرفی کنن ،براشون سخته،اگر به یک نفر کار رومعرفی کنن ۲,۳بار نه بگن میگن اون طرف منو ضایع کرده و دیگه بهش معرفی کار نمیکنم وحتی رو اون فرد سوئیچ به محصول نمیکنن و کلا دست میکشن
افراد رو قضاوت میکنن مثلامیگن طرف از ما نمیخره یا وارد کارنمیشه،آموزش رو دوست ندارن
و متوجه نشدن که تا آموزش نبینن نمیتونن کار روبدرستی انجام بدن.
🌻درادامه خانوم پورمحمد جانی صحبت کردند و گفتن ✔️اولین موردش ترسیدن فرد و دومین بلد نبودن فرد هستش✔️
در ادامه خانوم فعالزاده مواردی رو توضیح دادند در خصوص تعهد نداشتن افراد،دید تاجرانه نداشتن افراد،اینکه خودشون رو مالک این تجارت نمیدونن که میتونه جزء عواملی باشه ک افراد کار رو انجام نمیدن
خانوم پورمحمدجانی عزیز پیشنهاد داد هرکسی که وارد این تجارت میشه حتما باید ویس تغییر الگوهای ذهنی و عملی
و ویس جلسه شناخت رو گوش بده چون که خیلی بهش کمک میکنه
✔️درادامه گفتند در درجه اول این مهمه که من بخاطر خودم اومدم تو این کار و تجارت نه به خاطر آپلاینم یا xوy
من باید بدونم انتخاب خودمه روی پای خودم بمونم و برم دنبال کار وگرنه انگیزه ای برای انجام کارم ندارم
نگرش ما در مجموعه یکسری آموزش ها درما شکل میگیره نه با یک بار جلسه نشستن
مثلا چرا فروش یا شبکه سازی رو انجامش نمیدیم؟
شاید شک کردیم به مسیر ؟
شاید فقط رو منفی ها تمرکز کردیم
مثلا یک آدم چاق میخواد ب تناسب اندام برسه و میدونه که چه کاری انجام بده این اتفاق میفته اما نمیده
چون هدفی نداره،انگیزه ای نداره
ما باید هدف داشته باشیم تا انگیزه پیدا کنیم برای انجام دادن کار
❌یک سری کارها که نباید انجام بدیم که بهش گناهان کبیره در نتوررک مارکتینگ هستش❌ ک خانوم پورمحمدجانی سوال کردن کی میدونه بگه؟ و بعد خودشون توضیح دادن؟
خانوم طوبی میرزایی یک مورد رو گفتند که ارتباط نداشتن با کراس لاین
چه حضوری چه غیر حضوری در فضای مجازی و …..

۱-ارتباط با کراس لاین: چون نه سودی داره نه منفعتی با افراد مجموعت و آپلاینت در ارتباط باش چون باعث رشدت میشه بعضی جاها ارتباط با کراس باعث منفی شدن و چه بسا باعث خروجی شدن فرد میشه چون هر خانواده ای با یک فرهنگ بزرگ میشه و هرسازمانی هم همینطور هستش کارهایی ک در نتوررک قابل تکثیر نیستن نباید انجامش بدیم .

۲-نگاتیو دان: من بعنوان آپلاین یک نکته منفی یا عملکردی ک باعث بشه اعتقاد و اشتیاق افراد کم بشه نباید به اشتراک بزارم با افراد مجموعم.مثلا بیام در یک جلسه بعنوان آپلاین چهره عبوس داشته باشم همش منفی بگم منفی باشم(این کار درست نیست،سعی کنم همیشه لبخند به لب و باانگیزه باشم)همه تو زندگیشون دغدغه دارن اما سعی کنیم وارد کار نکنیمش
🌻نتورک مارکتینگ مثل این میمونه که آپلاین و افراد زیر مجموعه مثل مادر و فرزند میمونن وهمونقدر نیاز به مراقبت و رفتار درست ازسمت ما آپلاین ها دارن 🌻
خوده دایرکت پشت سر آپلاین صحبت نکنه
نقاط مثبت آپلاین و مجموعشو ببینه و درموردش صحبت کنه
همیشه قطع کننده بدگویی باشه
حرف زدن همیشه راحته درمورد کار،تجارت،خیال پردازی،پشت سر گویی اما اشتباهه همه این ها از بیکاری میاد🤐😬
مواظب خودمونو خانوادمون(افراد تیم)باشیم
در جمع یا درکنار دایرکتت نباید حرف بقیه افراد مجموعتو بزنی سفره دلتو فقط پیش پدر مادرت(یعنی آپلاین هات)باز کن.


۳-تغییر پلن آپلاین:مثلا به یک نفر گفتم کتابچه مقدماتی رو بخونه بره پرینت بگیره به آپلاینش گفتم براش بفرسته بعد ۳روز پیگیری متوجه شدم نفرستاده جویا شدم ک چرا گفت چون سرش شلوغ بوده کارداره نمیتونه بخونه من نفرستادم براش که بره پرینت بگیره خب اینجا اشتباهه،آپلاین شما حامی یا مربی شما تشخیص داده طرف میتونه یا نمیتونه. کاری که برای پیشرفت شما و دایرکتتون خوبه گفته میشه پس انجامش بدین اول مشورت بگیرین یا قبل جلسه خصوصیات فردرو کامل بگین تنهایی درمورد موضوعی تصمیم نگیرین

۴-آنالیز آپلاین:مثلا هی بگه آ‌پلاینم میگه این کار بکنی بهتره ولی چرا خودش انجام نمیده چرا جلسه نمیاد خودش چرا اون نیست چرا رفته چرا اونجاست چرا اینجاست و……
اینجا همه چیز بخاطر خودتهههههه
تو بخاطر خودت وارد کارشدی
به آپلاین و Xوyکاری نداشته باش
هرچیزی که باعث این میشه اشتیاقت کم بشه انجام ندههه
۵ – ازخودت بد نگو:پیش دایرکتت نگو من فروش ندارم من کسیو ندارم من تیمم کمه،من کتاب نخوندم من فلان و…… ۶یکی از آیتم های مهم:سوییچ آف:
هم فیزیکیه هم ذهنی
یعنی بی ثباتی،خاموشی
مثلا کار کشاورزی داره بچش درس داره مسافرت رفته
اینجا کار رو دست میکشه
هرچی رشته میکنه پنبه میشه
۱ماه بکوب کار کنه بعد بگه خسته شدم یه خستگی در کنم
دگ همه چی تمومهههههههه اینجا سوییچ آف اتفاق میفته وقتی دوبار باشی ده بارنباشی ….
وقتی بری دنبال شغل دگ اینجا تمومه تو سوییچ آف میشی چون تمرکزت میره اونجا وقتت میره اونجا….
تعطیلی ها یا جمعه میشه میگی نتوررک تعطیل این اشتباهه
تعطیلی های جمعه برای شغل سنتیاست
✔️✔️✔️ما تجارت موقت نداریم
تاجر موقت داریم
تجارت ما همیشه در جریانه✔️✔️✔️
سوییچ آف ها ۸۰٪ذهنی هستند
وقتی یک یا دو جلسه نمیای یا دوست نداری بیای، این باعث میشه ذهنت تصمیم بگیره که نیای،که تو نتونی،که نخوای
شک داشتن و اینها سوییچ آف ذهنی محسوب میشن.
اگر تعلق و تعهد و حس مالکیت داشته باشی اگه مریضم باشی هرجورشده خودتو به جلسه میرسونی
❌قدرت ذهن خیلی زیاده❌
۷آبجکشن پذیر نباشیم مثلا طرف میگه تصویر نمیتونم باز بزارم موقع جلسات،یا بارونه نمیتونم حضوری جلسه بیام،بچه دارم کارسخته،کاردارم و ازاین حرفا.‌‌ طرف هنوز براش مهم نیست ک بیاد یا کارو انجام بده چجوری نمیتونه یک ساعت برای بیزینس و کار خودش وقت بزاره؟ یک نفری رو مثال زدن مشغول شغل دگ ای هم هستش و دلایلش اینه ک بچه داره یا کار دارع یا موارد دگ ای نمیتونه جلسه بیاد یا آموزش ببینه ما نباید آبجکشن پذیری داشته باشیم مواظب این آیتم باشیم کلوزینگ به نفع طرف نکنیم بگیم حق داری پس نیا جلسه و ازاین موارد اگر وقتش رو نداره چطور به بقیه کارش و اون شغلش رسیده؟ پس درک کشنده نداشته باشیم بهشون راهکار های درست بدیم ۸انجام دادن کارهای نادرستی که در کوتاه مدت اثر منفی نداره ولی بعدش تکثیر و اثرات منفی بدی بجا میزاره
با کراس لاین ارتباط گرفتن❌❌❌❌مهممممممم
رد و بدل محصولی نداشتن❌❌❌مهم مهم مهم
جزء گناهان کبیرست ،اصلا قابل تکثیر نیستش
چون ضررش دیده شده و در تیم اتفاق افتاده و تجربه شده
تجربه را تجربه کردن خطاست
مواظب تکثیرش باشیم
چون فرهنگ میشه
آخر این تکثیر تخریبه🤐👍
و در آخر خانوم فعالزاده نکات مهمی که از صحبت های خانوم پورمحمد برداشت کردند بازگو کردند.
ممنون از جلسه بی نظیر امروز ک مربی عزیزمون خانوم پورمحمدجانی عزیز برگزار کردند.عالییییی و آموزنده بود ممنون از همه همکاران متعهد جلسه هفتگی
پایان‌.


گرد آورنده:طوبی میرزایی مربی سازمان

لژیونرها

لژیونرها ۲۸ دی
با موضوع: تسلیم نشدن
تاپ لیدر جناب علیزاده جلسه لژیونرها رو با این داستان از کتابچه مقدماتی شروع کردند:
یه روز یه استاد دانشگاهی از دانشجوهاش میپرسه: آیا شما توماس ادیسون رو میشناسید؟
دانشجوها میگن: بله
استاد میپرسه: آیا آقای گراهامبل رو میشناسید؟
همه میگن: بله
استاد میپرسه: آیا شما مارک راسل رو میشناسید؟
همه دانشجوها همدیگر رو نگاه میکنند و میگن: نه، نمیشناسیم.
استاد میگه: اشکالی نداره،حق دارید نشناسید چون مارک راسل وسط راه تسلیم شد.
آدم هایی که تسلیم میشن و کسی نمیشناسه، وا داده ها رو کسی نمیشناسه.
اولین کسی که اورست رو فتح کرد.ادموند هیلاری رو میشناسیم کسی که برای اولین مرتبه موفق به فتح اورست نشد اما تسلیم نشد و به اورست گفت: تو یه کوه هستی و نمیتونی رشد کنی اما من انسانم و می تونم رشد کنم و با تسلیم نشدنش موفق به فتح اورست شد.
تسلیم نشدن  یک راز مهم در نتورک مارکتینگ است.
ما در نتورک مارکتینگ  شکست نمی خوریم، بلکه ول میکنیم.
ادامه ندیم شکست میخوریم.
دوام آوردن یعنی زنده ماندن پس از مرگ دیگران.
و نکته میلیون دلاری از جناب آقای علیزاده درخصوص تسلیم نشدن:
“آدم هایی که موفق میشن هیچ وقت تسلیم نمیشن و آدم هایی که تسلیم میشن هیچ وقت موفق نمیشن”
موضوع جلسه امروز به فکر کردن عمیق نیاز داره، این ها رو سطحی و ساده نگاه نکنیم، موفقیت روی خوش رو به کسی نشون میده که تسلیم نشه وگرنه تسلیم شدن که خیلی راحته.تسلیم شدن به معنی عقب برگشتن نیست، تو همین شرایطِ عدم رشد موندن یعنی تسلیم شدن!
تسلیم نشدن هنر میخواد.
و جمله پایانی ایشان:
“همه ی اونهایی که تسلیم شدن فقط همون یه بار رو تسلیم شدن! دیگه بعد از اون تسلیم شدن عادت میشه.”
در ادامه لیدر جناب آقای شیرزاد در خصوص تسلیم نشدن به موارد ارزشمند زیر اشاره کردند:
همیشه وقتی ما تو سختی ها قرار می گیریم، بارها به زبان هم شاید بیاریم که آقا ولش کن،نیستم،نمیشه! ولی همیشه یه جمله رو تو این مواقع یادمون باشه. بزار فردا! چه فرقی میکنه ۲۸ دی تسلیم شی یا ۲۹ دی؟!
تسلیم شدن و موفق نشدن یه بخشش برمیگرده به خودمون. چون تنبلیم، در بازه ی مورد نظر به نتیجه نمیرسیم.یه جمله هست که میگه: اگه مسواک نزدی یا کتاب نخوندی لطفا دهنت رو باز نکن!
یه سری عوامل شخصی خودمون در عدم کسب نتیجه تأثیر میزاره و این آیتم ما رو میبره برای تسلیم شدن.
یادمون باشه در تسلیم شدن هیچ سودی نیست.
بعد از تسلیم شدن اسارت ایجاد میشه.
و جمله میلیون دلاری ایشان:
“برای معمولی بودن نه مدال میدن نه یادی میکنن”
در ادامه لیدر جناب آقای کشتکار به موارد ارزشمند زیر اشاره کردند:
در نتورک مارکتینگ دو تا راز وجود داره:
۱.اینکه هیچ وقت تسلیم نشی.
۲.هیچ وقت راز شماره یک رو فراموش نکنی.
آدم هایی که تسلیم شدند رو به یاد نداریم ولی همه کسانی که تسلیم نشدن رو یادمونه.
ما قرارِ تسلیم نشیم و تاثیر بزاریم روی آدم ها.
تسلیم شدن یه اتفاق نیست یه انتخابه و انتخاب می کنی که استاد تغییر باشی یا قربانی تقدیر.
تو حق داری گریه کنی و اذیت بشی ولی حق نداری تسلیم بشی چون اسطوره ها هیچ وقت تسلیم نمیشن.
هممون خیلی چیزها رو میخوایم ولی چیزهایی که میخوایم مهم نیست چیزهایی که باید داشته باشیم مهمه.آدم هایی که تسلیم میشن فقط میخوان و برای چیزهایی که باید تو زندگی به دست بیارن تلاش نمی کنند.
چیزهایی که توی زندگیت هست بایدِ یا فقط خواستنه؟
لیدر کشتکار در این قسمت از صحبت هاشون به داستان واقعی از زندگی یه دونده دوی مارتن پرداختند:
جان استفان آکواری در مکزیکوسیتی در مسابقه دو شرکت کرد ،متاسفانه بیست کیلومتر مونده به خط پایان تعادلش رو ازدست میده و میفته و پاش آسیب می بینه اما استفان تسلیم نمیشه و با اینکه همه رقبایش از خط پایان عبور میکنند و مسابقه تمام میشود ولی همچنان به دویدن ادامه میده تا کار رو تمام بکنه نه اینکه نیمه راه کار رو رها کنه. وقتی ازش پرسیدن  که چرا ادامه دادی تو که دیگه شانس اول یا دوم شدم رو نداشتی؟ گفت: کشورم من و نفرستاد که فقط مسابقه رو شروع کنم! کشورم من و فرستاد تا مسابقه رو تمومش کنم!
گاهی موفقیت پایان راه نیست، شکست هم همینطور، این تسلیم نشدنه که باعث بودن و حضورت میشه. کسی نفر اول ،دوم یا سوم این دوره از مسابقات دوی مارتن رو یادش نیست اما همه نفر آخر رو یادشون، چون تسلیم نشد تو یاد آدم ها موند.
شجاع باید باشی تا تسلیم نشی.
در مورد داستان تسلیم نشدن جان استفان آکواری اینه جمله رو نوشتند:
“چطور هم آخر شد هم اسطوره”
زندگی خوب سهم اوناییه که تسلیم نمیشن.
تسلیم نشید، زمانی که دارید تسلیم میشید به این فکر کنید که چقدر با موفقیت فاصله دارید؟
تسلیم شدن، کار آدم های معمولیه، تسلیم شدن خیلی راحته.
و جمله میلیون دلاری از جناب کشتکار و پایان جلسه هفتگی لژیونرها:
“من به دنیا نیومدم که تسلیم بشم، من به دنیا اومدم که جهان رو تسلیم رویاهام کنم.

گردآورنده: زهرا پورمحمدجانی ( مربی سازمان )