کسب ثروت؛ مأموریت ممکن یا غیرممکن؟

( ثروت ) واژهای است که شاید در طول زندگی خیلی به آن فکر کرده باشیم. داشتن ثروت نامحدود و آزادی بی انتهای مالی، به ما احساس آرامش میدهد. ثروت به تنهایی منجر به خوشبختی و سعادت نمیشود، اما این به معنای ارزش و اعتبار فقر نیست. ثروت به تنهایی، نه نشانه خوشبختی است و نه ملاک موفقیت. ثروت به تنهایی، برای داشتن یک زندگی آرام و دلچسب هم کافی نیست، اما این یک حقیقت است که بدون ثروت، در یک جامعه شهری آرامش و آسایشی وجود ندارد.
حالا سوال اصلی!! ثروت مشروع چگونه به دست میآید؟ اگر کسی بخواهد ثروتمند شود، چه ویژگیهایی باید داشته باشد؟ پشتکار؟ استعداد؟ علاقه؟ دانش؟ انگیزه؟ آیا عوامل تولید ثروت و ثروتمند شدن، صرفاً درونی هستند؟ اگر نگرش خود را عوض کنیم ، ثروت را در مفهوم ( تغییر ) کشف خواهیم کرد،
Google ، Facebook ، Nokia ، Samsung، Apple ، و … نمونه های واضحی از این ارتباط مستقیم (ثروت) و (تغییر) هستند.
به تغییرات تدریجی جامعه از 50 سال قبل تا به امروز، نگاهی بیندازید تا به اهمیت نقش واژه (تغییر) در ثروتمندی انسانها، پی ببرید؛  اختراع ابزارهای ارتباطی مدرنی مثل اینترنت و تلفن همراه و رواج آنها در میان مردم جامعه نمونه هایی روشن از مفهوم ( تغییر ) هستند. این تغییرات،  در همه ارکان زندگی افراد تأثیر گذاشته اند. به دنبال این تغییرات، تجارتها وشیوه های تولید ثروت هم تغییر کرده و در آیندهای نه چندان دور، باز هم تغییر خواهند کرد.
اطراف ما پر از ابزار و وسایلی است که روزگاری نه چندان دور نقش پررنگی داشتند، اما امروز دیگر کاربرد چندانی ندارند؛ نوار کاست، ویدئو، ماشین حساب، دفترچه تلفن، کاغذ، لامپهای پرمصرف، کبریت و …
با تغییراتی که در نتیجه ورود ابزارهای ارتباطی جدید رخ داده است، مردم دیگر نیازی به ابزارهای سابق ندارند و تولیدکنندگان این ابزارها اگر مفهوم تغییر را درک نکرده باشند، دیر یا زود تجارتشان را خواهند باخت. تاریخچه و روند شرکتهای بزرگ موفق بین المللی نشان میدهد سیاست اصلی آنها حرکت بر اساس تغییرات جامعه و درک فرصتهای موجود در آنها بوده است. این شرکتها برای بقاء به (تغییر) فکر میکنند. Sony تغییر را درک میکند و با از دست رفتن بازار نوار کاست، دیسک فشرده تولید میکند و طولی نمیکشد که در راستای همین تغییر، play-station و mp3 player را روانه بازار میکند. Apple تغییر را درک میکند و ظرف مدت کوتاهی، بازار را از چنگ رقیب سرسختی مثل Nokia درمیآورد.
در راستای همین تغییرات، بازارهای سنتی مثل لوازم التحریر فروشیها از رونق افتاده و در عوض ، مشاغل جدیدی مثل خرید و فروش رایانه و نوت بوک، ارائه خدمات اینترنتی، نرم افزارنویسی و … به وجود میآیند. تجارتهای مدرن به خاطر همسویی با تغییرات جامعه، معمولاً با استقبال خوبی مواجه میشوند و شانس ثروتمند شدن از طریق انجام تجارتهای همسو با تغییرات جامعه، بیشتر از تجارتهای غیرهمسو با این تغییرات است.
در کشور ما، کبابی ها 50-60 سال پیش کسب و کار پررونقی به راه انداختند و بعضاً ثروتمند شدند، چون جامعه تغییر کرده بود و به رستوران نیاز داشت. 30-40 سال پیش، پیتزا فروشیها وارد شدند و پیشگامان آنها از تغییرات جامعه استفاده کردند و ثروتمند شدند. در ادامه، فست فودها بازارها را تصاحب کردند. چون هم ارزان بودند و هم زود آماده میشدند. این مزیتها با نیازهای جامعهای که وقت و تنوع برایش اهمیت پیدا کرده بود، دقیقاً همراستا قرار میگرفت.امروز، اکثر اعضاء جامعه از این تمایلات گذر کرده و بر اثر تغییرات سبک زندگی، به دنبال غذاهایی هستند که در وهله اول، سالم باشند. اگر دقت کرده باشید، امروز اطرافیان ما نسبت به گذشته درباره مسائلی مثل چاقی، مرض قند، چربی خون، فشارخون، کلسترول و … بیشتر حرف میزنند و اظهار نگرانی میکنند. امروز باد تغییرات
جامعه اینگونه میوزد، بنابراین در آیندهای نه چندان دور، به مانند تمام دنیا، بازار رستورانهای سلامتی مثل رستورانهای گیاهی، رستورانهای کم کالری و … در سراسر ایران داغ خواهد شد.
وقتی جامعه تغییر میکند، انسانها و حتی شرکتها به چند دسته تقسیم میشوند:
– عدهای تغییر را درک نمیکنند؛
– عدهای تغییر را درک میکنند، اما جرأت آن را ندارند؛
– عدهای تغییر را درک میکنند و جرأت آن را هم دارند، اما توان آن را ندارند؛
– عدهای تغییر را درک میکنند، اما به مقابله با آن برمیخیزند؛
تفاوتی نمیکند شخص به کدام یک از این 4 دسته تعلق داشته باشد؛ کسانی که در این دسته ها تقسیم بندی شوند، امکانی برای ثروتمند شدن ندارند. ممکن است با سعی و تلاش از عهده گرداندن چرخ یک زندگی آبرومندانه بربیایند، ممکن است به درجات عالی علمی برسند، ممکن است مورد وثوق اطرافیان باشند، ممکن است پدر یا مادر خوبی برای فرزندانشان باشند، اما این افراد به گواه تاریخ هرگز ثروتمند
نشده اند.
اما عده دیگری هستند که تغییر را درک میکنند و زندگی، ذهنیت و تجارت خود را با آن تطبیق میدهند. ثروت به این نوع افراد روی خوش نشان میدهد؛ وارن بافت، میلیاردر نیکوکار که در رتبه بندی سال 2008 میلادی به عنوان ثروتمندترین مردجهان شناخته شد، درباره تغییر حرفهای جالبی میزند: من به دنبال سرمایه گذاری در تجارتهایی هستم که بتوانم پیشبینی کنم 15 یا 20 سال بعد، چه تغییراتی خواهند کرد.من فقط روی مفهوم ( تغییر )تمرکز میکنم.  مثلاً وقتی تغییر بزرگی مثل (اینترنت ) را میبینم، سریعاً بررسی میکنم که این تغییر، در فلان صنعت یا کمپانی چه تأثیراتی میتواند داشته باشد. آیا فلان تجارت ممکن است توسط اینترنت تهدید شود و صدمه ببیند؟ اگر اینگونه باشد، از سرمایه گذاری در آن خودداری میکنم.
(تغییرات )منجر به پیدایش  (فرصت ها ) و ( تهدیدها ) میشوند، فرصت ها نصیب کسانی میشوند که تغییرات را درک کرده و با آنها سازگار میشوند و تهدیدها سهم اشخاص، شرکتها، تجارتها و حتی کشورهایی هستند که خود را با این تغییرات سازگار و منطبق نمیکنند. در گذشته، چاقی جزء دغدغه های متداول جامعه نبود، اما امروز، جامعه تغییر کرده است و مردم بیشتر از قبل به حفظ تناسب اندامشان فکر میکنند، در حالی که فست فودها تناسب اندام را بر هم میزنند و با تغییرات جامعه همراه نیستند؛ پس یا باید تغییر کنند و یا منتظر کاهش رونق کسب و کارشان در آینده باشند.
تغییرات، به تدریج تجارتهای قدیمی را از بین برده و تجارتهای جدید و همراستا با خود را پدید میآورند. نجاری ها جای خود را به گالری های مبلمان میدهند،نانوایی ها جای خود را به کارخانجات تولید نان صنعتی میدهند، بقالی ها جای خود را به فروشگاههای زنجیرهای میدهند، بازارها جای خود را به پاساژها و سنترها میدهند.
پیر امیدیار، ثروتمندترین ایرانی دنیا، از فرصتی که حاصل تغییرات پیش آمده بود به خوبی استفاده کرد. اینترنت به عنوان مظهری علنی از مفهوم تغییر، به او امکان داد تا یک فروشگاه حراجی اینترنتی لوازم دست دوم به راه بیندازد! او با یک ایده ساده ما همسو با تغییر ثروتمند شد. امیدیار تغییر را به خوبی درک کرد. او با استفاده از خلاقیت و نبوغ خود و در عین حال با روشی مبتکرانه و شرافتمندانه، هم بخشی از درآمد تاجران سنتی لوازم دست دوم را به خود اختصاص داد و هم با ایجاد شرایط راحت و آسان در بستری نوین به نام اینترنت، مردم بیشتری را به فکر خرید یا فروش کالاهای دست دوم انداخت.

چندی قبل شرکتی در انگلستان، از متخصصانی که با بررسی جدیدترین پیشرفت- های علمی، آینده بشر را پیشبینی میکنند، درخواست کرد تا تغییرات احتمالی کسب وکارها و مشاغل آینده را پیشبینی کنند. آنها به این نتیجه رسیدند که پیشرفتهای علمی آینده مشاغل و تجارتها را تغییر خواهد داد. تغییراتی که شاید در حال حاضر فانتزی و تخیلی به نظر بیایند.
آنها پیشبینی کردند ظرف 20 سال آینده:
– مشاغلی مثل پزشکی و کشاورزی شدیداً به استفاده از رایانه ها و روبات ها وابسته خواهند شد.
– مشاغل مرتبط با روابط اجتماعی بیش از پیش گسترش پیدا کرده و به تبع این موضوع، نقش شبکه های اجتماعی در زندگی افراد، روز به روز پررنگتر خواهد شد.
– از جالب توجهترین تغییرات احتمالی، به واقعیت تبدیل شدن آرزوی تولید اندامهای بدن انسان است. آینده پژوهان، پیشبینی میکنند به زودی صنایعی با هدف تولید اندامهای مختلف بدن متولد شوند.
– صنعت گردشگری فضایی، مشاغلی به نام خلبان فضایی یا راهنمای تورهای فضایی را به جامعه اضافه خواهد کرد.
– صنعت بازیافت زباله و صنایع تبدیلی آن به یکی از پرسودترین مشاغل دنیا تبدیل خواهد شد.
– فنآوریهای نانو بیش از پیش کاربردی خواهند شد و تجاری شدن محصولات تولید شده بر اساس این فنآوری، بازار خوبی فراهم خواهد کرد.
– کسب و کارهای مدرن اینترنتی و تجارتهای الکترونیکی، رفته رفته جایگزین تجارتهای سنتی میشوند و این تغییر، تأثیرات مهمی در وضعیت اشتغال افراد بر جا میگذارد. در حال حاضر نیز گسترش این تجارتها منجر به کاهش اهمیت نقش (بازو ) و توان فیزیکی در مشاغل شده و این یعنی کاهش نابرابری فرصتهای شغلی زنان و مردان! این تغییرات احتمالی، به همان اندازه که برای تجارتهای سنتی تهدید میسازند، برای زنان فرصت ایجاد میکنند تا با استفاده از ظرفیتهای خود از جمله مسئولیت پذیری، دقت، صبر، پشتکار و … در عرصه هایی مثل تجارتهای اینترنتی، صاحب کسب و کاری مستقل شوند و با حرکت همسو با تغییرات زمان، به آزادی مالی و ثروت برسند.

About حمزه علیزاده صیقلان

همه با هم برای موفقیت

3 thoughts on “کسب ثروت؛ مأموریت ممکن یا غیرممکن؟

  1. بسیارعالی وپندآموز بود بازم خلاصه های اینچنینی بزارید خیلی مطلوب وتاثیرپذیره

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *