تا کی باید یک نفر را پیگیری کنیم؟

کسی را که دعوت کردیم و جواب او منفی بوده، تا چه مدت باید پیگیری کنیم؟

🔰پیگیری بازه محدودی ندارد

پیگیری افراد بازه محدودی ندارد.این طور نیست که بگوییم یک نفر را باید حداکثر تا 3 ماه پیگیری کنیم یا تا 6 ماه.

✅ما افراد را تا زمانی که در دسترس ما هستند پیگیری میکنیم و کسی را از لیست کنار نمی گذاریم، به غیر از افرادی که برخورد و رفتار مناسبی ندارند.طبیعتا این گروه را کنار میگذاریم ولی بقیه را از لیست خط نمیزنیم.

🔹افرادی بوده اند که در روند پیگیری بعد 1 سال، 2 سال ، یا حتی 6 سال وارد کار شده اند و آن کسی که آنها را پراسپکت کرده، با استمرار به پیگیری ادامه داده و نتیجه گرفته.

⚠️البته منظور از پیگیری، پیگیری با رعایت اصول و روش های صحیح است.منظور این نیست که دم در خانه طرف مقابل چادر بزنیم و به هر نحوی که شده سعی کنیم خوبی های نتورک مارکتینگ را به اون بفهمانیم!

🔰مهمترین مرحله

پیگیری مهمترین مرحله برای ورودی گرفتن است.تقریبا 70 الی 80 درصد افرادی که در نتورک مارکتینگ ورودی میشوند، در مرحله اول بعد از معرفی به کار جوابشان منفی است یا حداقل نمیتوانند تصمیم گیری کنند و در مراحل بعد با پیگیری وارد میشوند.پس پیگیری خیلی مهم است.

اگر کسی را هم پیگیری کردید و جوابش منفی بود، اشکالی ندارد لازم نیست ناراحت شوید!

✅به او بگویید: “مشکلی نیست.من الان باید با افرادی که آماده شروع کردن هستند کار کنم ولی در آینده پیگیری میکنم”.او را دوباره وارد لیست کنید و تاریخ پیگیری بعدی را مشخص کنید.

🔥و نهایتا در مرحله آخر مهمترین کاری که باید انجام دهید این است که بروید و با افراد جدیدی در مورد کار صحبت کنید! اصلا خوب نیست که منتظر بمانید تا دیگران بخواهند تصمیم بگیرند که میخواهند وارد کار شوند یا نه.نتورکرهای موفق همیشه در حال ارتباط سازی و پراسپکت کردن افراد جدید هستند و برای همین هم میتوانند شبکه خودشان را گسترش دهند.

در نتورک مارکتینگ بیشتر زمانی که یک نتورکر برای کار میگذارد، صرف ارتباط سازی میشود.

حل آبجکشن (بهانه ) : باید در موردش فکر کنم !

وقتی یک نفر بعد از معرفی به کار میگوید “باید در موردش فکر کنم” ، چگونه باید پاسخ دهیم؟

در این پست به طور دقیق میگویم باید چه کار کرد.

ویدئو معرفی را برای یک نفر فرستادیم (یا هر ابزاری که برای معرفی به کار در اختیار داریم) و معرفی به کار انجام شده و بعد از آن فرد مورد نظر میگوید “میخوام در موردش فکر کنم!”
اگر در بازاریابی شبکه ای مشغول باشید، پاسخی است که قطعا از بعضی از پراسپکت های خود دریافت میکنید.
.
🔴چیزی که اول به ذهن آدم میرسد (اگر تجربه نداشته باشیم و کاری که معمولا افراد انجام میدهند) این است که بگوییم: “چرا میخوای در موردش فکر کنی؟ مثل این که خوب متوجه نشدی! بذار یه بار دیگه توضیح بدم برات.ببین نتورک این خوبی ها رو داره و خیلی کار خوبیه!”
.
🔹نکته ای که وجود داد این است که وقتی با یک نفر مذاکره میکنید (در هر زمینه ای از جمله این کار) نباید با او مقابله کنید.نباید از جانب شما در مقابل حرف او مقاوتی صورت بگیرد.این که بگوییم “چرا میخوای در موردش فکر کنی” و شروع کنیم به توضیح خوبی های نتورک، یک نوع مقاومت در برابر حرف او است و اگر اینگونه صحبت کنیم، کلا در مقابل ما گارد میگیرید و دیگر به حرف ما گوش نمیدهد.
.
.
.
🔰راه درست

حالا روش درست چیست؟ وقتی یک نفر میگوید میخواهم فکر کنم، ما میگوییم:
.
🔵”اشکالی نداره حتما در موردش فکر کن. اتفاقا از چیزی که برنامه ریزی کرده بودی بیشتر فکر کن.چون ما برای افرادی که وارد تیم میشن وقت و انرژی زیادی میذاریم و تمام تلاشمون رو میکنیم که موفق بشن و نمیخوایم کسی با شک و تردید کار رو شروع کنه”
.
حتی میتوان یک قدم هم فراتر رفت:
.
🔵”ویدئو ها و مقاله های زیادی در مورد این کار وجود داره که اگر خواستی اونها رو هم در اختیارت قرار میدم تا بتونی با دقت بررسی کنی”
.
ما با این حرف داریم چه چیزی را در ذهن او القا میکنیم؟

تا قبل از این، او فکر میکرد که “من صاحب موقعیت هستم و تو اومدی سراغ من.من میخواهم وارد تیم تو بشوم و قدرت دست من است”
.
⁦✔️⁩ما با این حرف میخواهیم این دیدگاه را تغییر دهیم تا او متوجه شود ارزش واقعی در فرصتی است که به او معرفی کرده ایم و اگر استفاده نکند، خودش است که این فرصت را از دست داده.
.

قدم بعدی
.
🔵”من الان برنامم خیلی فشرده هست. 2 هفته دیگه پیگیری میکنم”
.
حالا با این حرف میگوییم: “من دارم کار خودم را انجام میدهم و رشد و پیشرفت خودم را دارم.این موقعیت را به تو هم پیشنهاد کردم و خوبه که ازش استفاده کنی”
.
✔️نکته این جاست که فرد مورد نظر باید متوجه شود ارزش واقعی در این فرصت است و ما هم کشته مرده آمدن او به تیم نیستیم!
در بیشتر مواقع با این کار اگر آبجکشنی وجود داشته باشد مشخص میشود و نهایتا اگر هم پیشنهاد ما را رد کردند، اشکالی ندارد! بروید و با نفر بعدی صحبت کنید!
.
.
.
🔰کاری که ما باید انجام دهیم
.
کاری که ما به عنوان یک نتورکر باید انجام دهیم این است که همیشه در حال ارتباط سازی و پراسپکتینگ باشیم.این طوری نیست که به او بگوییم که “باشه در موردش فکر کن” و بعد فقط منتظر بمانیم!
.
فردا، هفته دیگه، ماه دیگه و سال دیگه فقط پیگیری کنیم و او هم بگوید “دارم فکر میکنم!”
. 🔹ارتباط سازی با افراد جدید و دعوت آنها به کار روند طبیعی کار است، اگر میخواهیم نتیجه بگیریم.چون ما در حال ساختن یک کسب و کار هستیم و لازمه موفقیت در آن این است که به طور گسترده با افراد دیگر ارتباط برقرار کنیم.اصلا اسم این کار نتورک مارکتینگ است! یک نتورک یا شبکه بر پایه ارتباطات بنا میشود!
.
.
.

غلبه بر ترس هایتان

ترس از قضاوت های دیگران

بسیاری از مردم رویاهای خود را رها می کنند تنها به این دلیل که از این می ترسند که مردم در مورد آنها چه می گویند و چه فکر می کنند. شاید برخی از افراد تنها به خاطر اجبار والدین خود است که به تحصیلات خود ادامه می دهند، در حالی که آمادگی کامل برای شروع کسب و کار خود دارند. 

این بسیار در میان مردم جامعه رایج است. اما تصمیم گیری برمبنای آنچه که مردم می اندیشند، حتی نزدیک ترین دوست شما و یا خانواده شما، شما را ناتوان خواهد ساخت. به جای آن، به این فکر کنید که همین مردم زمانی که شما موفق شوید چه می گویند. به افرادی که با اجبار پدر و مادر خود به تحصیلاتشان ادامه می دهند، پیشنهاد می کنیم به این فکر کنند که اگر کسب و کار شما موفق شود، آنوقت والدینتان چه خواهند گفت؟ آیا به شما افتخار نخواهند کرد؟ اگر این بهترین تصمیمی باشد که شما باید بگیرید چه؟ پس بیشتر فکر کنید.

 ترس از فقر

بسیاری از مردم در موقعیت تلاش برای بقا، گیر افتاده اند. بسیاری زندگی می کنند و خرج زندگی را می دهند و بدهی های خود را پرداخت می کنند و یک زندگی متوسط دارند، اما می دانند که می توانند شغل بهتری داشته باشند و از تمام توانایی خود استفاده کنند. اما تنها از این می ترسند که اگر پولشان تمام شود چه اتفاقی خواهد افتاد؟

ترس از فقر، یک ترس فلج کننده است. اما بسیاری از این افراد دارای پس اندازی هستند که می دانند برای اینکه شغل خود را کنار بگذارند و چند ماهی را به دنبال عملی کردن رویای خود بروند، کافی است. عمده افراد جامعه یک زندگی متوسط را می پذیرند، چرا که فکر می کنند که باید زنده بمانند و نه اینکه تلاش کنند و زندگی کنند. اما ترس از فقر هیچگاه نباید شما را از رسیدن به رویاهایتان عقب نگه دارد.

ترس از پیری و یا مرگ

یک سن مشخص وجود دارد که انسان ها واقعا می میرند. یعنی به گفته بنجامین فرانکلین، برخی در سن ۲۵ سالگی می میرند و در ۷۵ سالگی دفن می شوند. برای برخی چنین مرگ استعاری(زمانی که تصمیم می گیرند که یک سبک زندگی متوسط را بپذیرند)، زودتر از ۲۵ سالگی به سراغشان می آید. این افراد به این نتیجه می رسند که نمی توانند، پس خیلی زودتر از موعد قید همه چیز را می زنند و تسلیم می شوند.

همچنین ترس ازپیری می تواند زمانی مضر باشد که یک شخص باید به یک تغییر موقعیت شغلی مهم فکر کند. این افراد معمولا چنین می اندیشند: من الان ۴۶ سال دارم. باید خیال خودم را از بابت روزهای پیری راحت کنم. باید تا می توانم کار کنم تا بتوانم خانواده ام را حمایت مالی کنم.

اما این را بدانید که سن و سال در مقایسه با اعتقاد شما به توانایی هایتان، اهمیت بسیار کمتری دارد. 

ترس از شکست

اینجا، جایی است که بسیاری از مردم از خود می پرسند: چه می شود اگر؟

و یا به عبارتی انواع سوالات منفی را از خود می پرسند: چه می شود اگر کار نکند؟ چه می شود اگر کسی آن را دوست نداشه باشد؟ چه می شود اگر شکست بخورم؟

اینها سوالات غلطی هستند. بجای فکرکردن به راه هایی که ممکن است به شکست ختم شوند، روی راه هایی تمرکز کنید که شما را به موفقیت خواهند رساند. حتی اگر اشتباه کردید و شکست خوردید، این قضیه به شما شانس اصلاح کردن اشتباهات را می دهد. شما ممکن است که قبل از موفقیت شکست بخورید. هر مدیری یک روزی یک فاجعه بوده است. پس به جلو بروید و تلاش کنید.

ترس از اذیت کردن دیگران

شاید کسی به خود بگوید که: هیچوقت به سراغ فلان شرکت نمی روم تا خودشان با من تماس بگیرند. همچنین دیگر دست از ناراحت کردن دیگران برمی دارم که یک وقت فکر نکنند من خیلی محتاجم. تنها منتظر تلفن آنها هستم. اگر این کار را نگیرم، پس از اول وجود هم نداشته است. اگر به آنها زنگ بزنم، ممکن است فرصت های شغلی خود را نابود کنم و دیگر هیچوقت نتوانم آن شغل را بگیرم.

این روش غلطی است. افراد موفق باید در انجام کارهای خود بی باک باشند، اگر می خواهند رویاهای خود را عملی سازند. بسیاری از مردم نگران این هستند که با اعمال خود باعث بشوند که دیگران اینگونه فکر کنند که آنها افراد متکبری هستند. اما این را بدانید تا زمانی که شما توانایی و هوش خود را به نمایش نگذارید، دیگران هرکز متوجه آنها نخواهند شد.

ترس از احمق به نظر رسیدن

بارها، این اتفاق افتاده است که به لباس های خود نگاه کرده اید و گفته اید که این را امروز نخواهم پوشید چون مثل احمق ها خواهم شد. شاید یک وقت دیگر آن را بپوشم. ولی چرا الان نه؟

ما اغلب طوری رفتار می کنیم که یک وقت چیزی که می خواهیم غلط نباشد، اما ما حتما به ایمان بیشتری در تصمیم گیری هایمان نیاز داریم. ما باید توانایی های خود را بیازماییم، جایی که قرار است سخنرانی کنیم، یک مقاله بنویسیم و یا یک فیلم بسازیم و بسیاری از کارهای دیگر.

برخی از بزرگترین تصمیمات در جهان اتفاقی بوده اند. بارها اتفاق افتاده است که افراد بدون دلیل مشخصی، از نقشه و برنامه اصلی خود  منحرف شده اند و ناخوداگاه به سمت موفقیت رفته اند. بفهمید که شما چه کسی هستید و چه چیزی به شما می خورد. اغلب شما باید کار خود را با فهمیدن اینکه چه کسی نیستید آغاز کنید. به حس خود اعتماد کنید و بدانید که شما تصمیم درستی گرفته اید، درهرزمان. شما زمانی احمق به نظر می رسید که هیچ کاری نکنید.

ترس از موفقیت

بسیاری از مواقع افراد از این می ترسند که تبدیل به خود واقعی شان شوند. آنها از ظاهر شدن خود واقعی شان می ترسند. که تنها همین است که رمز موفقیت هرکسی است. آنها دیگران را نگاه می کنند و می گویند: من می توانم آن کار را بارها انجام دهم و یا چرا من آن شکلی نباشم؟ درواقع آنها از دریافت همین مقدار ایمان و عشق و ثروت می ترسند.

بسیاری از ما می آموزیم که هرگز نمی توانیم در زندگی واقعا موفق باشیم. بسیاری از خانواده ها بگونه ای مفهوم موفقیت را تعریف می کنند که گویی یک کار غیرممکن است پس هیچگاه فرزندان خود را به جلو نمی رانند. آنها فرض می کنند که موفقیت یک امر غیرممکن است چون آن را برای خود ممکن ندیده اند. بجای قبول این طرزفکر به این ایمان داشته باشید که شما حتما در انتهای راه به موفقیت بزرگی دست پیدا خواهید کرد.

در پایان روز، تمامی ترس ها را می توان کنار زد،‌ آن هم با داشتن ایمان و هدف. اگر بدانید که چه می خواهید و اعمال لازم را انجام دهید تا برترس هایتان غلبه کنید، حتما به چیزهای بزرگی در زندگی دست خواهید یافت که هیچگاه با شک و تردید به آنها نخواهید رسید.

بهانه بی‌بهانه!

بهانه بی‌بهانه! هیچ کس با این بهانه‌ها به جایی نرسیده. آدم‌های موفق با بهانه میانه خوبی ندارند. گاه، حتی اگر این بهانه‌ها موجه به نظر‌ می‌رسند نیز نباید به آن‌ها متوسل شویم. ما همیشه باید راهی پیدا کنیم که کارها را بهتر انجام بدهیم. بسیاری از بهانه‌هایی که ما به آن‌ها متوسل‌ می‌شویم، در حقیقت دروغ‌هایی بیش نیستند.

1. «امکان ندارد»

چرا فکر‌می‌کنید امکان ندارد؟ اگر کاری تا به حال انجام نشده، مفهومش این نیست که اصلا امکان‌پذیر نست. دروغی مثل این، باعث‌ می‌شود که ذهن ما از چشم‌انداز جامع و امکاناتی که برای به وجود آوردن موفقیت در زندگی داریم منحرف شود، به ویژه هر چه را که در اطرافمان ‌می‌بینیم یادآور شکست باشد. بساط این بهانه را جمع کنیم و به امکاناتی فکر کنیم که برای موفقیت در اختیار داریم.

2. «بدون یک مدرک دانشگاهی من کاره‌ای نیستم»

این بهانه خیلی واهی است. چرا با بهانه‌‌ای که هیچ فایده‌ای برای ما ندارد وقت‌مان را تلف‌ ‌کنیم در حالی که‌ می‌دانیم که بدون یک مدرک دانشگاهی هم‌ می‌شود موفق شد. بسیاری از مردم در جامعه خودمان از هیچ شروع کردند و موفق شدند بدون‌ آن که حتی یک روز سر کلاس هیچ دانشگاهی نشسته باشند.

3. «برای این کار به اندازه کافی خوب نیستم»

شاید فکر کنید که شما مشکل خاص فیزیکی و مالی و … دارید که به شما اجازه نمی‌دهد که به رویاهایتان جامعه عمل بپوشاندید. واقعیت این است که در ابتدای کار هیچ کس به اندازه کافی خوب نیست؛ تمرین و مهارت زیادی ‌می‌خواهد که در نهایت به موفقیت برسیم. این که ما امتیاز خاصی نداریم خودش ‌می‌تواند دلیل و انگیزه مناسبی برای شروع باشد.

4. «به اندازه کافی پول برای این کار ندارم»

به جای آنکه بنشینیم و غصه بخوریم که پول مشکل ماست، بهتر است کاری بکنیم و یا سرویسی ارایه بدهیم که پول مورد نیاز برای به متحقق کردن رویاهامان را در بیاوریم. نداشتن پول یک مشکل و مساله نیست، دروغی است که به خودمان ‌می‌گوییم تا نقش قربانی را بازی کنیم.

5. «مردم چی ‌فکر می کنند اگر من این کار را بکنم»

واقعیت این است که کسی نگران و یا مواظب شما نیست. هر کس آن‌قدر در دنیای خودش غرق است و با مشکلات خودش گرفتار که احتمالا شما دورترین موضوعی هستید که بخواهد به آن توجه کند. حتی اگر توجهی هم به شما بکنند گذرا است. بهتر است تمرکزمان را بر راه‌حل‌های دایمی برای مشکلاتمان بگذاریم تا این که بنشینیم و فکر کنیم مردم در باره ما چی فکر می‌کنند.

6. «من خودم را ‌می‌شناسم، من نمی‌توانم تغییر کنم»

نمی‌توانید تغییر کنید؟ چرا؟ تغییر یک اصل اساسی در زندگی انسان است. آدم‌ها به وجود آمده‌اند تا با شرایط سخت سازگار شوند و زنده‌ بمانند. اگر آنقدر جزمی باشیم و در برابر تحولات تغییرناپذیر، دیر یا زود توسط همین تحولات به خاکستر تبدیل‌ می‌شویم.

7. «سنم برای این کارها خیلی بالاست»

این حرف معنایی ندارد و سن مفهومی بسیار بیشتر از یک عدد است. پیله  قدیمی‌ مسن بودن را که دور خودتان تنیده‌اید، پاره کنید و کاری را شروع کنید که باید انجامش بدهید. کلنل سندرز کی اف سی را در 62 سالگی تاسیس کرد. چرا در مورد سن‌تان بهانه‌ می‌تراشید. اگر منتظر هستید که کسی به شما مدالی بدهد و یا یک شرکت، برای این که کارتان را شروع کنید، برای‌تان خبر بد دارم: کسی نخواهد آمد.

8. «روزی که شانس را تقسیم‌ می کردند، من غایب بودم»

من بدشانس هستم. این هم یکی از آن بهانه‌هایی است که خیلی طرفدار دارد. اصلا مگر نام بعضی آدم‌ها مترادف شانس است؟  انتخاب‌هایی که شما در زندگی انجام‌ می‌دهید تعیین‌ می‌کند که بخت و اقبال با شما یار است یا نه. موفقیت یک چیز بخت و اقبالی  نیست. شما بدستش ‌می‌آورید. بخت وقتی به سرغ شما‌ می‌آید که شما پیشاپیش به جستجویش رفته باشید.

9. «بعد از ازدواج این کار را‌ می‌کنم»

معنی این حرف این است که شما بعد از ازدواج هم به سراغ این کار نخواهید رفت. ازدواج نقطه عطفی در زندگی ما به حساب‌می‌آید اما ربطی به‌میزان موفقیت و یا شکست ما ندارد. شاید به دنبال یک مرد و یا زن پولدار هستید، اما تبدیل شدن شما به یک آدم شاد خیلی به این موضوع بستگی ندارد. بهتر است که چشم‌نداز بزرگ زندگی خودتان را پیش چشم داشته باشید و بهتر است که اعتبارتان را افزایش دهید تا ازدواج کنید به جای آن که ازدواج کنید تا اعتبارتان افزایش یابد.

10. «من خیلی گرفتارم»

هیچ کس خیلی گرفتار نیست. به جای شکایت کردن از این که خیلی شلوغ و گرفتار هستید، بهتر است اولویت‌های خودتان را دوباره تعریف کنید. ما باید زمان‌مان را برای هدف‌ها و کارهای مهم باز کنیم. نه این که تا‌ می‌توانیم برای خودمان کار بتراشیم و خودمان را مشغول کنیم. مشغول بودم مهم نیست، مهم این است که، در جهت هدف‌ها و آرمان های‌مان قدم برداریم.

7 روش برای این که کسی نتواند شما را دست کم بگیرد

میخواهید کاری کنید که هیچ کس نتواند شما را دست کم بگیرد و به شما چپ نگاه کند؟

این پست برای شماست.

 

1-بدانید که شبکه سازی ، بازی اعداد است

درک کردن این نکته برای افراد حیاتی است.وقتی شما روزی با 5-30 نفر صحبت کنید ، هیچ وقت معتل کسی نخواهید ماند.وقتی هر روز تعداد قابل توجهی از افراد را پراسپکت کنید ، به زودی زمانی میرسد که روزی 5-10 نفر را پیگیری میکنید و وقتی به این مرحله برسید ، هیچ یک از آنهایی که میخواهند شما را به پایین بکشند دوام نخواهد آورد.

 

2-به نتیجه وابسته نباشید

وقتی برای اولین بار به بازاریابی شبکه ای معرفی شدید ، احتمالا بلافاصله به یاد یک پسرخاله یا دوستی افتادید که برای این کار عالی می بود.روی این تمرکز کردید که آن شخص چقدر میتواند در این کار موفق باشد و وقتی او به شما گفت “نه” ، به شدت نا امید شدید.اگر میخواهید از بازاریابی شبکه ای پول زیادی دربیاورید ، باید بدانید که تنها کار شما ، دعوت کردن افراد است و آنهایی که این کار را دوست دارند یا به دنبال موقعیت جدیدی میگردند ، به شما ملحق میشوند.نگذارید پسرخاله تان رویاهای شما را نابود کند.او خرج زندگی شما را نمی دهد.خودتان میدهید.

 

3-برای کسانی که میگویند “نه” یک پاسخ آماده داشته باشید

پاسخ های مناسبی وجود دارند که به افرادی که میگویند “نه” میتوان گفت.”عالیه، مشکلی نیست” یا “کاملا اوکیه ، متوجه هستم که این فرصت به درد شما نمیخوره ، ولی ، کسی رو میشناسید که واقعا بخواد پول بیشتری دربیاره بدون این که به کار فعلیش لطمه ای وارد بشه؟”.خیلی از مواقع افراد این جمله را میشنوند و ناگهان به کار علاقه مند میشوند! وقتی شما پرستیژ و قدرت خود را حفظ کنید ، دیگران ابراز علاقه میکنند.

 

4-اهداف روزانه برای پیشرفت کار خود داشته باشید

وقتی هدف های بزرگی دارید که خیلی دور هستند ، خیلی راحت ممکن است انگیزه خودتان را از دست بدهید.خیلی خوب است که اهداف روزانه داشته باشید و هر روز آنها را تیک بزنید.

 

5-یک بازی برای خودتان بسازید

بهترین راه برای نابود کردن کسانی که میخواهند شما را پایین بکشند ، موفق شدن است! اگر در مسیر موفقیت هستید ، قطعا چنین افرادی به پست شما میخورند. اسم کسانی که واقعا با شما رفتار زننده ای دارند را بنویسید (بعد از این که برخورد مناسب را انجام دادید).آن را در یک جا نگه دارید.این لیست برای زمانی است که یک ماشین خوب میخرید یا اولین 100 میلیون خود را به دست می آورید.آن وقت برمیگردید و موفقیت خود را به آنها اطلاع میدهید.احتمالا این کار خصومت آنها را از بین نمیبرد ، ولی خب قطعا حس خوبی به آدم میدهد!

 

6-استمرار داشته باشید

مایکل جردن ، بسکتبالیست افسانه ای میگوید:”من بیشتر از 9000 موقعیت را در بازی ها از دست داده ام.تقریبا 300 بازی را باخته ام.26 بار ، موقعیتی را که باعث برد یا باخت تیم میشد از دست داده ام.من مدام و مدام در زندگی ام شکست خورده ام.برای همین موفق هستم.”

ورزش آنقدرها هم با بازاریابی شبکه ای یا کلا هر کسب و کار دیگری ، متفاوت نیست.شما باید آموزش ببینید ، متعهد باشید ، گاهی اوقات ضایع شوید ، ولی مسلما اولین باری که تلاش کردید و نشد ، کار را رها نمیکنید.در طول مسیر بهتر و بهتر میشود.بدانید که یک روز داستان خودتان را از روی سن برای دیگران تعریف میکنید، اگر تسلیم نشوید.

 

7-دیگران را مقصر ندانید

اگر میخواهید شکست خودتان را تضمین کنید ، دیگران را مقصر بدانید.در اینجا لیست چیزهایی که میتوانید مقصر بدانید آمده است:

-پدر و مادر

-فرزندان

-همسر

-زمان

-پول

-بالاسری ها

-محصولات

-آموزش ها

-نحوه ی پرزنت لیدر و شرکت

-اتاق به هم ریخته تان

 

همیشه میتوان چیزی را پیدا کرد که تقصیرها را به گردن آن انداخت.وقتی درگیر کار باشید ، اصلا فرصت نمیکنید درباره دیگران صحبت کنید و آنها را مقصر بدانید.یا به این فکر کنید که چقدر اوضاع بد است.اگر در زندگی به دنبال این باشید که از دیگران ناراحت شوید، زندگی سختی را تجربه خواهید کرد.همیشه اتفاقی که میخواهید نمی افتد و مردم کارهایی را که شما دوست ندارید انجام میدهند. باید با آن کنار بیایید.روی کارهایی که میتوانید انجام دهید تمرکز کنید.این طوری کسی نمیتواند به شما چپ نگاه کند!

به جای این که بهتون بر بخوره، برید کار کنید

آیا میدانید یکی از اصلی ترین لازمه های موفقیت در بازاریابی شبکه ای چیست؟

 

تمرکز

تمرکز داشتن با استمرار داشتن رابطه ی نزدیکی دارد چون فقط زمانی استمرار خواهید داشت که تمرکز داشته باشید.

یکی از مخرب ترین عوامل برای تمرکز ، ناراحت شدن از حرف و رفتار یک نفر است.یا به اصطلاح وقتی “بهمون بر میخوره”.این مطلب به شما و تیمتان کمک میکند از این وضعیت جلوگیری کنید.

 

چگونه افراد بازدهی خودشان را از بین میبرند

بعضی از برداشت هایی که از حرف یا رفتار دیگران به عنوان توهین و تمسخر ایجاد میشود ، در واقع آن چیزی نبوده که اتفاق افتاده ، بلکه ساخته ی ذهن خودمان است.مردم کوچکترین اتفاق را میگیرند و اطلاعات و اتفاقات دیگر را هم به آن ربط میدهند و یک پرونده ی جنایی از آن می سازند.حتی معمولا حاضر نیستند با طرف مقابل در این باره صحبت کنند تا بفهمند واقعا داستان از چه قرار بوده است.چرا باید این کار را بکنند وقتی از قبل تمام نتیجه گیری ها را کرده اند؟

واقعیت این است که ما همیشه سیگنال های مختلفی از بقیه دریافت میکنیم و اگر بخواهیم از هر کدام یک داستان و قضیه ای دربیاوریم که مثلا فلان شخص میخواهد به ما توهین کند یا هر چیز دیگری ، چیزی از مغزمان باقی نمیماند و قطعا نمیتوانیم بازدهی لازم در کار خودمان را داشته باشیم.

باید توجه کنید که منظور من این نیست که با بی فکری و بیخیالی با مسائل برخورد کنید ، بلکه به هرچیز به همان اندازه که اهمیت دارد ، اهمیت بدهید.

 

وقتی احساس میکنید کسی میخواهد شما را اذیت کند باید چه کار کنید

اول این را بدانید که هر جایی که باشید و هر کاری که انجام دهید ، افرادی هستند که میخواهند اذیت کنند (به دلایل مختلف).از آن بدتر، بعضی ها به دنبال این هستند که اذیت شوند.امیدوارم شما از این دسته نباشید.وقتی در چنین شرایطی قرار میگیرید که فکر میکنید به شما توهین شده است یا کسی میخواهد شما را اذیت کند از این نکات پیروی کنید:

  1. خودتان را ناراحت نکنید.اتفاقا برعکس باید به دید مثبت به این موضوع نگاه کنید.چون معنی آن این است که کارهای مثبتی انجام داده اید که باعث شده افراد منفی به شما توجه کنند!
  2. از فکر این موضوع بیرون بیایید.به جای فکر کردن به آن ، بروید و کار کنید.شما باید بتوانید کنترل ذهن خودتان را به دست بگیرید.
  3. اتفاقات را به همان اندازه که هستند ببینید. نه کوچک تر ، نه بزرگ تر.اگر این موضوع را درک کنید ، تاثیر بسیار بزرگی که بر روند زندگیتان میگذارد را حس میکنید.ممکن است حتی بعضی ها به طور مستقیم برایتان نظر یا صحبت منفی بفرستند و بخواهند تاثیر منفی روی کارتان بگذارند.ولی این را بدانید آنهایی که به جای پیگیری کارشان ، میخواهند دیگران را ناراحت کنند و منفی بدهند ، خودشان در عذاب هستند.هر چه کمتر درگیر مسائل حاشیه ای شوید ، سریعتر رشد میکنید.

 

اگر بتوانید از منفی دیگران تاثیر نگیرید ، شکست ناپذیر میشوید

هر کاری که میکنید ، باید تاثیر پذیری از منفی دیگران را به صفر برسانید.آمادگی داشتن و مدیریت مسائل بحث دیگری است و کاملا لازم است.ولی تاثیر ناپذیری از منفی ها و عدم اجازه به آنها برای ورود به ذهن چیزی است که برای موفق شدن در ابعاد بزرگ به آن احتیاج دارید.

در مسیر بازاریابی شبکه ای و کلا هر کاری که در جهت به دست آوردن نتایج بزرگ انجام میشود ، خیلی به افراد منفی یا مخالف برخورد میکنید.افرادی در تیم پیدا میشوند که کمک های شما را نادیده میگیرند ، راهنمایی شما را نمی پذیرند ، تنبلی میکنند و غیره.کسانی که بیرون تیم هستند هم جای خود دارند.منفی هایی که موقع پراسپکتینگ ، آدم با آنها رو به رو میشود به اندازه ی مجموع منفی های بخش های دیگر کار است!

حالا اگر بگذارید اینها بر روی ذهنتان تاثیر بگذارند ، بیشتر از یک هفته در این کار دوام نمی آورید.هر موقع خواستید از یک مسئله ناراحت شوید ، از خودتان بپرسید آیا ناراحتی کمکی به من میکند؟ در همه ی موارد جواب “نه” است.چه میشود اگر به جای ناراحت شدن از هر موضوع ، آن را بهانه ای کنید برای کار کردن بیشتر ، ارتباط سازی بیشتر و انگیزه ی بیشتر؟

جواب: موفق میشوید…

5 ارزشی که نتورکرهای موفق دارند

اگر به دنبال موفقیت در نتورک مارکتینگ و ماندگار شدن اسمتان هستید ارزشهایی وجود دارند که باید به آنها بها دهید. این پنج ارزش نتورکرهای موفق را در خود تقویت کنید.

 

روحیه مثبت

اولین لازمه برای جذب افراد، داشتن روحیه مثبت است.این که دیگران بتوانند انرژی خوب شما را حس کنند مهم است.افراد موفق همیشه سرحال و شاداب نیستند ولی در هر شرایطی روحیه خود را حفظ میکنند.

برای اینکه انرژی داشته باشید لازم نیست ادا دربیاورید.همین که در کاری قدم گذاشته اید که به شما آزادی مالی و زمانی میدهد، انگیزه و انرژی بالایی برای موفق شدن به همراه دارد.البته برای کسانی که موفقیت را میخواهند!

 

خلاقیت

توانایی پیدا کردن راه حل در مواجه شدن با مسائل جدید ویژگی مهمی است که به دست می آوریم.

استفاده از خلاقیت به این معنی نیست که از سیستم موجود در سازمان خود پیروی نکنیم.سیستمی را که در اختیار دارید به بهترین شکل ممکن پیاده سازی کنید ولی در پیاده کردن همین سیستم خلاق باشید.

مثلا چه کار کنیم که جلسات جذابیت بیشتری داشته باشند یا برای فلان مشکل چه راه حلی میتوان پیدا کرد و غیره.

 

آموزش پذیری

نتورکرهای موفق همیشه در حال کسب اطلاعات برای بهبود عملکرد خودشان هستند.فعالانه به دنبال یادگیری هستند و بر روی خودشان سرمایه گذاری میکنند.

در هیچ سطح و جایگاهی این ذهنیت را ندارند که: “من دیگه همه چیو میدونم و لازم نیست چیزی یاد بگیرم!”

اول از هر چیزی روی ذهن و مهارت های خود سرمایه گذاری کنید، بعد روی چیزهای دیگر.

 

صبر

یک بیماری در بین نتورکرها شایع است به نام “سندرم زود نتیجه گرفتن” که از علائم آن این است که فکر میکنند بازاریابی شبکه ای راه یک شبه پولدار شدن است!

داشتن صبر و حوصله دو فایده مهم به همراه دارد.

اول این که در مواقعی که اوضاع خوب نیست و پایین هستید (که برای همه اتفاق می افتد)، در مسیر درست باقی میمانید و کار درست را انجام میدهید.خیلی ها در بازاریابی شبکه ای بوده اند که حتی دستاورد هم داشته اند، اما زمانی که به سختی ها کار برخوردند دیگر نتوانستند ادامه دهند.

و دومین فایده این است که در انجام کارها کم نمیگذارید.کاری که با صبر و حوصله انجام شود، درست انجام میشود.

البته در اینجا باید بگویم صبر را با تعلل کردن اشتباه نگیرید.در نتورک مارکتینگ باید سرعت داشته باشید.اگر در جایی میدانید باید چه کار کنید ولی آن را انجام نمیدهید اسم این کار تعلل کردن است.به هیچ وجه این دو موضوع را با هم اشتباه نگیرید!

 

هدف

هدف دار بودن ویژگی اصلی انسانهای موفق است.هیچ کس را پیدا نمیکنیم که بدون داشتن هدف به موفقیتی دست پیدا کرده باشد. هدف دار بودن در زندگی جذاب است و انسان ها دور افراد با هدف جمع میشوند.

تصویری از آینده که در ذهن شماست روزی به واقعیت تبدیل میشود پس یک هدف بزرگ داشته باشید.

هدفتان را با اعضای تیم به اشتراک بگذارید و هدف های آنها را هم بپرسید.اعضای یک تیم باید هدف های یکدیگر را بدانند و به هم برای رسیدن به آنها کمک کنند.